رادیو تیتر | ویژه انرژی / ۵۴
پایان عصر نفت و گاز/ چرا ایران باید به سمت انرژی های نو برود؟
بیش از ۹۰ درصد نیروگاههای حرارتی ایران با یک فرض مهندسی مشخص ساخته شدهاند: دسترسی پایدار و ارزان به گاز طبیعی. اما این فرض، امروز به بزرگترین نقطه ضعف شبکه برق کشور بدل شده است.
ایران یکی از غنی ترین کشورهای جهان از نظر ذخایر گاز طبیعی است. طبیعی بود که برای تولید برق روی همین منبع حساب کنیم. اما بعد از چندین دهه، این استراتژی که روزگاری منطقی به نظر می رسید، امروز به یکی از بزرگ ترین مشکلات ما تبدیل شده است.
خاموشی های مکرر زمستان نشان می دهد گاز کافی نداریم. تابستان امسال هم مشکل جدیدی اضافه شد: خشکسالی شدید باعث شد نیروگاه های برق آبی مهمی مثل کارون ۳ و ۴ عملاً از مدار خارج شوند و تمام فشار روی نیروگاه های گازی بیفتد. وقتی هم گاز کم می آوریم هم نیروگاه های آبی خاموش می شوند، نیروگاه ها مجبور می شوند مازوت بسوزانند و این یعنی هوای کثیف و هزینه های سنگین.
همه اینها نشان می دهد که دیگر نمی توانیم روی دو منبع ناپایدار گاز و آب حساب کنیم. وقت آن رسیده که نگاه مان را به سوی گزینه های مطمئن تر بچرخانیم.
پادکست صوتی:
مشکل اصلی: وابستگی خطرناک به یک منبع
بیش از ۹۰ درصد برق ایران از نیروگاه های گازی تأمین می شود. در طول سال معمولاً حدود ۸۰ درصد سوخت نیروگاه ها گاز است، اما همین که سرما شروع می شود، همه چیز به هم می ریزد.
چرا نیروگاه ها از مازوت متنفرند؟
خلاف تصور بعضی ها، نیروگاه ها اصلاً دوست ندارند به جای گاز، مازوت یا گازوئیل بسوزانند. دلایلش هم کاملاً منطقی است:
خرابی بیشتر: سوخت های مایع تجهیزات را زودتر خراب می کنند و هزینه تعمیر و نگهداری را چند برابر می کنند.
کارایی کمتر: ۹۰ درصد نیروگاه های ما برای گاز طراحی شده اند. وقتی مازوت می سوزانند، از همان مقدار سوخت برق کمتری تولید می کنند.
اجبار ناخواسته: وقتی مردم در خانه هایشان گاز می سوزانند، روزانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز کم می آوریم. این یعنی نیروگاه ها چاره ای جز استفاده از سوخت دوم ندارند.
مازوت، مهمان ناخوانده: یکی از کارشناسان انرژی خوب توضیح داده که مازوت سوختی است که نه آسان می تونیم صادرش کنیم، نه می شه تو دریا ریختش. پس مجبوریم جایی مصرفش کنیم - و اون جا همین نیروگاه هاست. یعنی مازوت سوزی نه فقط راه حل اضطراری بلکه راهی برای خلاص شدن از یک محصول دردسرساز هم هست.
ریشه های عمیق تر مشکل
این بحران فقط به خاطر سرمای زمستان نیست. مشکلات عمیق تری داریم:
تجهیزات فرسوده: خیلی از نیروگاه هایمان قدیمی اند و راندمان کمی دارند. یعنی حتی اون گازی که می سوزونیم هم به درستی به برق تبدیل نمی شه.
خشکسالی و نابودی نیروگاه های آبی: تابستان خشک امسال ضربه مهلکی به سیستم برق زد. مازیار جمشیدی، مدیر بهره برداری شبکه برق کشور توضیح داد که خشکسالی ظرفیت نیروگاه های برق آبی را به شدت کاهش داده. نیروگاه های کارون ۳ و ۴ عملاً امکان تولید برق ندارند چون آب سدها پایین آمده. این یعنی تمام بار تولید برق روی دوش نیروگاه های حرارتی افتاده - همان هایی که گاز می سوزانند.
گاز ارزان، مصرف بی رویه: چون گاز خانگی برای مردم خیلی ارزان است (به خاطر یارانه)، بی محابا مصرف می شه. به ازای هر یک درجه سردتر شدن هوا، ۲۵ میلیون متر مکعب گاز بیشتر مصرف می کنیم - این برابر تولید یک فاز کامل پارس جنوبی است!
هدررفت در شبکه: بخشی از برق تولیدی در مسیر رسیدن به خانه ها هدر می رود، و این فشار بیشتری روی نیروگاه های خسته مان می آورد.
ایران: سرزمین فرصت های طلایی
خوشبختانه، همین سرزمین ایران که امروز با بحران انرژی دست و پنجه نرم می کند، بهترین گزینه ها برای حل مشکل را در دل خودش جا داده:
آفتاب و باد، دو هدیه طبیعت
تابستان امسال نشان داد که وقتی با بحران آب مواجهیم، اتکا به نیروگاه های آبی چقدر خطرناک است. نیروگاه های کارون که قرار بود برق تولید کنند، به خاطر خشکسالی عملاً خاموش شدند. همچنین ساختن نیروگاه های حرارتی جدید که آب زیادی مصرف می کنند، در این شرایط اشتباه بزرگی است. اما خوشبختانه نگاه کنید چه گنجینه ای داریم:
- کویرهای پهناور: ایران با داشتن بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال در اکثر مناطق و دشت های وسیع و غیرقابل کشاورزی مانند دشت کویر و دشت لوت، یکی از مستعدترین کشورهای جهان برای توسعه انرژی خورشیدی است.
نیروگاه های خورشیدی فتوولتائیک (PV) تقریباً هیچ آبی مصرف نمی کنند. در کشوری که با بحران شدید کمبود آب روبروست، این یک مزیت حیاتی است. توسعه نیروگاه های حرارتی سنتی که نیازمند برج های خنک کننده و مصرف حجم بالای آب هستند، دیگر یک گزینه پایدار نیست. همچنین می توان پنل های خورشیدی را در مقیاس های کوچک تر و به صورت پراکنده در سراسر کشور نصب کرد که این امر باعث کاهش تلفات در شبکه انتقال و افزایش پایداری شبکه می شود. فکر کنید هر خانه ای پنل خورشیدی روی پشت بامش داشته باشد. این کار هم برق تولید می کند، هم تلفات شبکه را کم می کند، هم مردم را در تولید انرژی پاک مشارکت می دهد.
- کریدورهای بادی قدرتمند: مناطق بادخیز ایران مانند دالان بادی منجیل، بینالود در خراسان و منطقه سیستان، پتانسیل عظیمی برای تولید انرژی بادی دارند. توربین های بادی نیز مصرف آب ناچیزی دارند و می توانند مکمل بسیار خوبی برای انرژی خورشیدی باشند، زیرا غالباً در زمان هایی که تابش خورشید وجود ندارد (شب ها) یا در فصول سرد، وزش باد بیشتر است.
نقشه راه خروج از بحران
وابستگی ۹۰ درصدی به گاز یعنی اینکه هم ناترازی برق داریم هم ناترازی گاز. این زنگ خطر جدی است. برای خروج از این وضعیت، چندین کار باید همزمان انجام شود:
۱. توسعه فوری انرژی های پاک
این مهم ترین راه حل است. هرچه بیشتر از خورشید و باد برق تولید کنیم، کمتر مجبور می شویم نیروگاه های فرسوده را روشن کنیم یا مازوت بسوزانیم.
۲. صرفه جویی، ارزان ترین راه حل
کارشناسان می گویند بهینه سازی مصرف، بزرگ ترین و ارزان ترین منبع تأمین انرژی است. اگر مصرف انرژی را کاهش دهیم، کمتر نیاز به تولید داریم.
۳. نیروگاه های کارآمدتر
باید نیروگاه های جدید با کارایی بالا بسازیم و قدیمی ها را ارتقا دهیم. این کار باعث می شود از همان مقدار سوخت، برق بیشتری تولید کنیم.
۴. راه حل خلاقانه برای گاز
یکی از ایده های جالب این است که صنایع بزرگ مثل پتروشیمی ها خودشان پول بدهند تا میادین گازی توسعه پیدا کند و گاز موردنیازشان را تأمین کنند. اینطوری وزارت نفت می تواند گاز بیشتری به نیروگاه ها بدهد.
جمع بندی: وقت تغییر است
اگر همین مسیر را ادامه دهیم، دوباره و دوباره با خاموشی های برق، هوای آلوده و هزینه های سنگین مواجه خواهیم شد. ایران باید از یک کشوری که فقط گاز طبیعی می سوزاند، به یک قدرت انرژی هوشمند تبدیل شود.
زمان آن رسیده که واقعیت ها را بپذیریم و یک نقشه راه جامع اجرا کنیم. منابع انرژی پاک در اختیار داریم، فناوری وجود دارد، فقط اراده سیاسی و تصمیم گیری درست لازم است. آینده انرژی ایران نه در گاز بلکه در خورشید، باد و هوشمندی نهفته است.

نظر شما