تبلیغات؛ صنعتی برای آب کردن دل مردم

سال جدید با کلی وعده و وعید در خصوص کاهش تورم  و رشد اقتصاد آغاز شد. سالی که بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی با نیم نگاهی به سال گذشته چندان به تحقق وعده های داده شده خوشبین نیستند.

اما به هر حال چرخ زنگ زده اقتصاد کشور باید کج دار و مریز بچرخد و تولید کشور به خصوص بخش خصوصی چاره ای ندارد تا با تکیه بر آورده های خود و استفاده از تجربیات علمی و عملی به وضعیت کسب و کار خود سامان بخشد در این میان تردیدی وجود ندارد که تبلیغات فاکتوری اساسی در رونق کسب و کارها و توسعه اقتصادی بازی می کند به گونه ایکه اثرات ان را به کرار در صنایع و مشاغل مختلف دیده ایم.

اگرچه که با توسعه تکنولوژی و حضور فضای مجازی در زندگی امروزی صنعت تبلیغات نیز دستخوش تغییرات عمده شده است. اما فارغ از موضوع تغییر رویکرد صنعت تبلیغات آن چه عملا چالش این صنعت برای ایران به شمار می اید رکود حاکم بر اقتصاد کشور است  که نقش این صنعت را در رونق کسب و کارها کاهش خواهد داد،  هر چقدر هم که سام والتون ، بنیانگذار وال مارت معتقد باشد نباید در رکود اقتصادی شرکت کرد.

در واقع باید توجه داشت که با تداوم تورم بیش از 45 درصدی و میزان افزایش دستمزدها که دولت با بهانه نقش آن در رشد تورمی از اصلاح منطقی آن شانه خالی می کند. قدرت خرید خانوارها کاهش خواهد یافت و تبلیغات هر چقدر هم که زور بزند قادر نخواهد بود اثرگذاری مطلوبی داشته باشد . چرا که وقتی درآمد افراد کفاف نیازهای ضروری را هم ندهد تبلیغات تنها رنگ و لعابی بیش نیست و شاید بیشتر برای اب کردن دل افرادی به کار آید که با حسرت نظاره گر تابلوها و ویدئوهای محصولاتی هستند که خرید آنها آرزویی دیر یافتنی است.