کمتر پیش میآید که یک نفر در ورزش و رسانه و سینما به چهرهای آشنا بدل شود و عملکردش مورد اقبال مردم قرار بگیرد. جهانگیر کوثری، روزنامهنگار سابق و گزارشگر سالهای نه چندان دور فوتبال که این روزها بهعنوان تهیهکننده در عرصه سینما فعالیت میکند، یکی از همین افراد است.
او در دهه ۵۰بازیکن تیمهای راهآهن و تاج سابق بود و بعد از ورود به دانشگاه بهعنوان خبرنگار وارد فعالیتهای رسانهای شد. او بعدها در مقام گزارشگر فوتبال هم فینال دو جامجهانی ۱۹۷۸و ۱۹۹۴را گزارش کرد که در ذهن مخاطبان تلویزیونی ماندگار شد.
کوثری گفت و گویی با روزنامه همشهری انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
شما دانشآموخته سینما و فوتبالیست بودید. اصلاً چطور شد که با چنین پیشینهای وارد فعالیت رسانهای شدید و بهعنوان روزنامهنگار ورزشی کارتان را شروع کردید؟
من در سالهای دانشجویی بهطور همزمان بهعنوان خبرنگار ورزشی در روزنامه آیندگان هم کار میکردم و با مانوک خدابخشیان، محمد اینانلو و ایرج ادیبزاده همکار بودم. الگوی من در آن سالها مانوک خدابخشیان بود که در شناخت تیمها تبحر داشت و از همه مهمتر اینکه به زبان انگلیسی مسلط بود. وقتی فوتبال گزارش میکرد همزمان صدای گزارشگر انگلیسی را هم داشت و از اطلاعاتی که حین بازی به زبان انگلیسی میداد استفاده میکرد. برای همین گزارشهایش به قول معروف جاندار بود و به دل مخاطب مینشست. همان موقع بهعنوان خبرنگار به تلویزیون میرفتم و به عوامل برنامه ورزش از نگاه دو سر میزدم. یکبار گزارش مصاحبهای درباره عوامل این برنامه برای روزنامه آیندگان نوشتم که خیلی مورد توجه قرار گرفت. بعد از این ماجرا استاد بهمنش گفت چرا با ما چنین صحبتهایی نمیکنی؟ قرار شد یکبار هم با ایشان گفتوگویی داشته باشم اما به روزنامه هدف که یکی از معدود روزنامههای ورزشی آن سالها بود رفتم و آنجا ویژهنامههای جام جهانی را منتشر کردیم که بازخورد خیلی خوبی بین مردم داشت. از این اتفاقات گذشت تا اینکه یک روز احمدرضا دریایی تماس گرفت و گفت روزنامهای میخواهیم منتشر کنیم بهنام همشهری و از من خواست صفحه ورزشی روزنامه همشهری را دربیاورم. من هم به واسطه آشنایی با مهندس کرباسچی این پیشنهاد را پذیرفتم. ما صفحه ۱۳روزنامه را به ورزش اختصاص دادیم و به واسطه تحلیلهای فنی و یادداشتهایی که هر روز درباره فوتبال منتشر میکردیم این صفحه حسابی جای خودش را بین مردم باز کرد.
از چه زمانی وارد کار گزارشگری فوتبال شدید؟
میتوانم بگویم بهطور کاملاً اتفاقی وارد کار گزارشگری شدم. سال ۱۳۵۸بود که برای انجام کارهای یک مجموعه طنز به شبکه دو رفتوآمد میکردم. در یکی از همان روزهایی که برای پیگیری کارها وارد محوطه صدا و سیما شدم یک آقایی را دیدم که از مرسدس بنز پیاده شد و گفت: شما آقای کوثری هستید؟ گفتم بله، خودم هستم. گفت: اینجا چه کار میکنید؟ من هم توضیح دادم که قصد دارم یک مجموعه طنز بسازم و برای پیگیری کارها آمدهام. گفت برنامه طنز را کنار بگذار و بیا برای ما برنامه ورزشی بساز. گفتم من الان در وادی ورزش نیستم و میخواهم فیلم و سریال بسازم، اما باز هم اصرار کرد و گفت ما در شبکه دو تلویزیون گروه ورزش نداریم؛ بیا و گروه ورزش را راه بینداز. آن فرد آقای مبلغی اسلامی، مدیرعامل وقت سازمان صدا و سیما بود. به هر حال گروه ورزش را سر و شکل دادیم و برنامه ورزش از نگاه دو را ساختیم که بعد از مدتی زد و کار ما گرفت. همان موقع آقای مبلغی اسلامی به من گفت: کارت در گروه ورزش خیلی خوب است و حالا بیا فوتبال هم گزارش کن. گفتم بلد نیستم، اما گفت تو بلدی چون خوب صحبت میکنی.
فکر میکنید چرا صدای گزارشگران فعلی فوتبال به دل مردم نمینشیند؟
برای اینکه اینها باید اول از همه سواد رسانهای داشته باشند و دوم اینکه خودشان قبلاً فوتبال بازی کرده باشند و تنشان به تن فوتبالیست خورده باشد تا بتوانند فوتبال را با آن حس و حال واقعی برای مردم گزارش کنند.
از بین گزارشگران فعلی تلویزیون کدامشان این ویژگی را دارند؟
از بین گزارشگران فوتبال کار عادل فردوسیپور را میپسندم اما در مورد فنی گزارش کردن بازی داستان فرق میکند. علیرضا علیفر تنها گزارشگر فنی فوتبال است چون همه مدارج مربیگری را گذرانده و به فوت و فن فوتبال مسلط است.