افزایش نفوذ اقتصادی چینی‌ها در افغانستان

ابراهیم رحیم‌پور معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه ایران معتقد است چینی‌ها اهمیتی برای موضوع حقوق بشر در افغانستان قائل نیستند و سرازیر شدن کالاهای چینی به افغانستان سهم ایران را کاهش می‌دهد.

افزایش نفوذ اقتصادی چینی‌ها در افغانستان

هفته گذشته ژائو شنگ، سفیر جدید چین در دیدار با نخست وزیر طالبان، استوارنامه خود را به او تحویل داد. با این اقدام، چین به نخستین کشوری تبدیل شد که طالبان را به رسمیت شناخته است.

ابراهیم رحیم پور معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفت‌وگویی  به بررسی این موضوع و تبعات و نتایج آن در منطقه پرداخت

او معتقد است، چینی‌ها اهمیتی برای موضوع حقوق بشر در افغانستان قائل نیستند و سرازیر شدن کالاهای چینی به افغانستان سهم ایران را کاهش می‌دهد.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

اقدام اخیر چین را در اعزام سفیر به طالبان و به رسمیت شناختن حکومت طالبان با چه انگیزه و دلایلی اتفاق افتاد و چه تبعات و نتایجی خواهد داشت؟

اقدام چین را باید از چند منظر مورد بررسی قرار داد. به هر روی افغانستان همسایه چین است و هرچند که مرز میان دو کشور طول زیادی ندارد و در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده، این دو کشور همسایه به حساب می‌آیند. از سوی دیگر، دو سال از زمان روی کار آمدن طالبان در افغانستان می‌گذرد و آن‌ها توانسته‌اند وضعیت خود را در این کشور تثبیت کنند. طالبان امروز رقیب و دشمن جدی جز در شمال افغانستان ندارد و یک واقعیت در افغانستان به حساب می‌آید. طبیعی است که با گذشت زمان کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایه خواهان برقراری روابط با این حکومت باشند.

موضوع دیگری که مطرح است بحث رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است. از نگاه چین، نفوذ اقتصادی در افغانستان اهمیت ویژه‌ای دارد و با خروج نیروهای آمریکایی از این کشور پس از 20 سال، حالا چینی‌ها فرصت مناسبی را برای افزایش نفوذ اقتصادی در افغانستان پیش روی خود می‌بینند. آن‌ها می‌توانند از این فرصت استفاده کرده و کنترل معادن افغانستان را در اختیار بگیرند. همین‌طور می‌توانند از مسیرهای مواصلاتی افغانستان بهره زیادی ببرند.

از نظر چین، مسیرهای مواصلاتی افغانستان می‌توانند به توسعه جاده ابریشم و ابتکار کمربند – جاده چین کمک کنند. این موضوع سود زیادی هم برای افغانستانی‌ها خواهد داشت. رقابت دیگری که برای چینی‌ها اهمیت دارد، رقابت با هند است. دهلی‌نو در حال گسترش نفوذ خود در منطقه است و به دلیل روابط طالبان افغانستان با رقیب دیرینه خود پاکستان، روابط چندان حسنه‌ای با کابل ندارد. همین هم فرصتی برای پکن است که روابط خود را با افغانستان توسعه دهد.

واقعیت این است که پاشنه آشیل طالبان هم در حال حاضر وضعیت اقتصادی است. طالبان به بهبود وضعیت اقتصادی خود نیاز دارد و از همین رو همکاری با چین یک گزینه بسیار خوب برای آن‌ها به حساب می‌آید. استقبال ویژه و اقدامات عجیب آن‌ها در مقابل سفیر چین از جمله سان دیدن سفیر این خوشحالی زایدالوصف طالبان را به خوبی نمایان می‌کرد.

به طور کلی هم انگیزه‌های اقتصادی و هم انگیزه‌های سیاسی به ویژه رقابت‌های منطقه‌ای بین‌المللی را از جمله دلایل چینی‌ها برای برقراری روابط با طالبان دانست.

برای چینی‌ها موضوعات داخلی از جمله حقوق بشر مطرح نیست

به هرحال طالبان حکومتی است که نه تنها تن به انتخابات یا تشکیل دولت فراگیر نمی‌دهد، بلکه نقض آشکار حقوق بشر به ویژه حقوق زنان از جمله اقدامات این حکومت در افغانستان به شمار می‌رود. آیا عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با چنین حاکمیتی منطقی است؟

برای چینی‌ها موضوعات داخلی از جمله موضوع رعایت حقوق بشر به آن وجهی که در دنیا و بلوک غرب به آن پرداخته می‌شود مطرح نیست و آن‌ها اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند. برای چین، اولویت موضوع همکاری اقتصادی و همچنین رقابت‌های منطقه‌ای است.

داعش را نباید همکار طالبان دانست

میان داعش و طالبان تفاوت‌های ایدئولوژیکی و اختلافات جدی وجود دارد

ما شاهد این هستیم که در روابط ایران و افغانستان، از زمان روی کار آمدن طالبان همکاری‌های اقتصادی کاهش محسوسی پیدا کرده است. آیا این موضوع به ملاحظات سیاسی و امنیتی ایران بازمی‌گردد یا علت دیگری دارد؟

از نظر امنیت که فکر نکنم چنین موضوعی صادق باشد. طالبان نسبت به دولت قبلی افغانستان در تأمین امنیت این کشور موفق‌تر بوده و هرچند داعش در برخی نقاط این کشور همچنان فعالیت دارد، باز هم در مقایسه با دولت قبل عملکرد طالبان در حوزه تأمین امنیت بهتر بوده است. داعش را هم نباید همکار طالبان دانست؛ میان داعش و طالبان تفاوت‌های ایدئولوژیکی و اختلافات جدی وجود دارد. پس نمی‌توان مسأله امنیت را عامل اصلی دانست. از نظر سیاسی، هم ما سرپرست سفارت در آنجا مشخص کردیم و هم سفارت تهران را در اختیار طالبان قرار دادیم.

پس به چه دلیل وضعیت کنونی نشانگر کاهش همکاری‌ها و روابط اقتصادی است؟

موضوع بیشتر ریشه اقتصادی دارد. نه طالبان توان مالی قابل توجهی دارد که بتواند واردات چشمگیری از ایران داشته باشد و نه ایران از نظر اقتصادی در وضعیت مناسبی برای صادرات قرار دارد. مجموع این دو موضوع نقش اصلی را در کاهش تجارت میان ایران و افغانستان ایفا می‌کند. وجود برخی مشکلات نظیر اختلافات آبی میان ایران و افغانستان بر سر حقابه هیرمند نیز تأثیرگذار است.

طالبان در هر صورت یک حکومت عادی نیست

رفتارهایی دارد که از بسیاری از حکومت‌های عادی سر نمی‌زند

این مسأله نگرانی‌ها و تردیدهای زیادی را در فعالان بخش خصوصی ایجاد می‌کند

افغانستان برای صادرات کالاهای ما مناسب است و باید این بازار را حفظ کنیم

اخیرا یکی از فعالان اقتصادی اعلام کرده شرکت‌های ایرانی که در حوزه خدمات و فنی مهندسی در گذشته در افغانستان فعال بوده‌اند، به دلیل نگرانی‌هایی که پیرامون امنیت‌شان دارند مایل نیستند به افغانستان بازگردند؟

بله، طالبان در هر صورت یک حکومت عادی نیست و رفتارهایی دارد که از بسیاری از حکومت‌های عادی سر نمی‌زند. این مسأله نگرانی‌ها و تردیدهای زیادی را در فعالان بخش خصوصی ایجاد می‌کند.

در عین حال افغانستان برای صادرات کالاهای ما مناسب و باید این بازار را حفظ کنیم. با سرازیر شدن کالاهای چین به افغانستان سهم ما کاهش می‌یابد. افغانی‌های مقیم ایران سالی ٤ میلیارد دلار ارز از ایران برای خانواده‌های خود حواله می‌کنند. باید تلاش کنیم جلوی ارسال ارز مانع ایجاد کرده و به جای آن اجازه صدور قانونی کالا به آن‌ها داده شود.

حضور قانونمند افاغنه در ایران به بهره‌مندی از این تردد مجاز و منافع اقتصادی آن کمک می‌کند. ما از حضور افاغنه در ایران کمتر بهره‌مند شده‌ایم، به بی‌‌قانونی دامن زده‌ایم و به جای منافع ملی، منافع کاسبان اقلیتی را تأمین کرده‌ایم.

 

دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

سایر رسانه ها
    اخبار
    سایر رسانه ها
    پیشنهاد سردبیر