رادیو تیتر | ویژه کشاورزی /۳۱
پادکست | زنگ خطر برای کشاورزی ایران / دو راهی اقتصاد و اقلیم
بخش کشاورزی ایران، ستون حیاتی اقتصاد و تأمینکننده امنیت غذایی کشور، در یکی دو سال اخیر در برابر یکی از شدیدترین بحرانهای اقلیمی نیم قرن گذشته قرار گرفته است.
بخش کشاورزی به عنوان یکی از ستون های تاریخی و استراتژیک اقتصاد ایران، همواره نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی، ایجاد اشتغال و توسعه روستایی ایفا کرده است. با این حال، در یکی دو سال اخیر، این بخش حیاتی با چالش های بی سابقه ای ناشی از تغییرات اقلیمی مواجه شده که آینده آن را در هاله ای از ابهام فرو برده است. خشکسالی های شدید، افزایش بی سابقه دما و الگوهای نامنظم بارش، زنگ خطر را برای کشاورزی ایران به صدا درآورده و لزوم اتخاذ راهکارهای فوری و هوشمندانه را بیش از پیش نمایان ساخته است.
پادکست صوتی:
جایگاه کشاورزی در اقتصاد ایران: ستونی محکم اما تحت فشار
کشاورزی در ایران فراتر از یک فعالیت اقتصادی صرف، بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ و امنیت ملی کشور است. این بخش با وجود تمام فراز و نشیب ها، همچنان نقش پررنگی در شاخص های کلان اقتصادی دارد:

سهم در تولید ناخالص داخلی (GDP): در سال ۱۴۰۲، بخش کشاورزی به طور مستقیم حدود ۸.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را به خود اختصاص داد. هرچند این رقم به تنهایی قابل توجه است، اما با در نظر گرفتن صنایع تبدیلی و خدمات وابسته، اثرگذاری غیرمستقیم این بخش بر اقتصاد ملی به مراتب بیشتر و تا ۲۲.۵ درصد نیز برآورد می شود.
مرکز ثقل اشتغال: با وجود کاهش سهم اشتغال در بخش کشاورزی طی دو دهه گذشته، این بخش در سال ۱۴۰۲ همچنان تأمین کننده ۱۴.۴ درصد از کل اشتغال کشور بوده است. این به معنای آن است که معیشت میلیون ها خانوار ایرانی به طور مستقیم به پایداری این بخش گره خورده است.
ارزآوری و صادرات غیرنفتی: در سال ۱۴۰۳، صادرات محصولات کشاورزی با رشدی ۲۹ درصدی به ۵.۲ میلیارد دلار رسید که نشان دهنده ظرفیت بالای این بخش در توسعه صادرات غیرنفتی است. محصولاتی چون پسته، زعفران، خرما، میوه ها و سبزیجات ایرانی جایگاه ویژه ای در بازارهای منطقه ای و جهانی دارند.
تأمین امنیت غذایی: مهم ترین و حیاتی ترین نقش کشاورزی، تأمین غذای جمعیت رو به رشد کشور است. خودکفایی در تولید محصولات استراتژیکی مانند گندم، یکی از دستاوردهای مهم این بخش در راستای حفظ امنیت غذایی ملی محسوب می شود.
تیغ تیز تغییرات اقلیمی بر شاهرگ کشاورزی ایران (۱۴۰۲-۱۴۰۴)
در یکی دو سال اخیر، تأثیرات تغییرات اقلیمی بر کشاورزی ایران از هشدارهای بلندمدت به یک واقعیت بحرانی و ملموس تبدیل شده است. این چالش ها در چند محور اصلی قابل بررسی هستند:

خشکسالی بی سابقه و بحران آب: سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به عنوان یکی از خشک ترین سال ها در نیم قرن اخیر ثبت شد. کاهش شدید بارندگی (تا ۴۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت) منجر به افت بحرانی سطح آب سدها و تشدید فشار بر منابع آب زیرزمینی شده است. این امر مستقیماً تولید محصولاتی چون گندم، جو و پسته را هدف قرار داده و کشاورزان را با کمبود شدید آب برای آبیاری مواجه کرده است. پیش بینی ها برای سال آبی پیش رو نیز تداوم این شرایط نگران کننده را نشان می دهد.
موج گرمای شدید و تنش حرارتی: بهار سال ۱۴۰۴ به عنوان گرم ترین بهار در ۶۰ سال گذشته به ثبت رسید. افزایش دما نه تنها باعث افزایش تبخیر و نیاز آبی گیاهان می شود، بلکه منجر به تنش حرارتی در محصولات، کاهش کیفیت و افت عملکرد آن ها می گردد. علاوه بر این، گرمایش هوا چرخه زندگی آفات کشاورزی مانند کنه ها، سفیدبالک ها و پسیل ها را تسریع کرده و کنترل آن ها را دشوارتر و پرهزینه تر نموده است.
الگوهای نامنظم بارش و حوادث غیرمترقبه: تغییرات اقلیمی الگوی بارش را نیز دگرگون کرده است. کاهش بارش های موثر و طولانی مدت و جایگزینی آن با رگبارهای شدید و کوتاه مدت، منجر به وقوع سیلاب های مخرب در برخی مناطق و عدم تأمین آب در مناطق دیگر شده است. کاهش ذخایر برفی در کوهستان ها که منبع اصلی تغذیه رودخانه ها در فصول گرم سال است، یکی دیگر از پیامدهای نگران کننده این تغییر الگو است.
خسارت اقتصادی هنگفت: بر اساس آمارها، تنها در سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۲، خسارت مستقیم ناشی از خشکسالی و سیل به بخش کشاورزی کشور بالغ بر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است که نشان از ابعاد وسیع فشار اقتصادی بر کشاورزان و اقتصاد ملی دارد.
راهکارها: از مدیریت بحران تا سازگاری هوشمند
عبور از این چالش ها نیازمند یک عزم ملی و مجموعه ای از راهکارهای یکپارچه در سطوح مختلف، از سیاست گذاری های کلان دولتی تا اقدامات در سطح مزرعه است. مهم ترین این راهکارها عبارتند از:

۱. اصلاح الگوی کشت و حرکت به سوی محصولات کم آب بر:
دولت ایران طرح "اصلاح و اجرای الگوی کشت سراسری" را به عنوان یک سیاست راهبردی در دستور کار قرار داده است. هدف اصلی این طرح، جایگزینی تدریجی محصولات پرمصرف آبی مانند هندوانه و برنج (در مناطق کم آب) با گیاهان مقاوم به خشکی و شوری است. ترویج کشت گیاهان دارویی، زعفران، پسته، ارزن و ارقام اصلاح شده گندم و جو از جمله محورهای این برنامه است.
۲. توسعه سامانه های نوین آبیاری:
عبور کردن از روش های آبیاری سنتی که راندمان بسیار پایینی دارند، به سامانه های نوین آبیاری تحت فشار (قطره ای و بارانی) یک ضرورت انکارناپذیر است. دولت با ارائه تسهیلات و حمایت های فنی، در تلاش است تا سطح اراضی تحت پوشش این سامانه ها را افزایش دهد. آبیاری زیرسطحی نیز به عنوان یکی از کارآمدترین روش ها برای به حداقل رساندن تبخیر، در حال ترویج است.
۳. استفاده از فناوری های نوین و کشاورزی هوشمند:
به کارگیری فناوری هایی مانند اینترنت اشیاء (IoT) برای پایش هوشمند رطوبت خاک و نیاز آبی گیاه، استفاده از پهپادها برای سم پاشی و نظارت بر مزارع، و بهره گیری از داده های ماهواره ای برای پیش بینی و مدیریت بهتر منابع، می تواند به افزایش بهره وری و کاهش مصرف نهاده ها کمک شایانی کند.
۴. مدیریت جامع منابع آب و خاک:
اقداماتی چون آبخیزداری و آبخوان داری برای مهار سیلاب ها و تغذیه سفره های آب زیرزمینی، استفاده از مالچ (پوشش های گیاهی یا پلاستیکی) برای حفظ رطوبت خاک، و بهبود ساختار خاک با استفاده از کودهای آلی برای افزایش ظرفیت نگهداری آب، از جمله راهکارهای کلیدی در سطح مزرعه هستند.

۵. حمایت های دولتی و بیمه ای:
دولت موظف است با ارائه بسته های حمایتی هدفمند، از کشاورزانی که از تغییرات اقلیمی متضرر شده اند، پشتیبانی کند. تقویت صندوق بیمه محصولات کشاورزی برای پوشش ریسک های ناشی از خشکسالی، سیل و سرمازدگی، و ارائه تسهیلات کم بهره برای سرمایه گذاری در فناوری های نوین، می تواند به پایداری معیشت کشاورزان کمک کند.
۶. تحقیق، آموزش و ترویج:
سرمایه گذاری در مراکز تحقیقاتی برای تولید بذرها و نهال های مقاوم به تنش های محیطی و سازگار با اقلیم جدید ایران، و همچنین آموزش و ترویج گسترده این دستاوردها و روش های نوین به کشاورزان از طریق وزارت جهاد کشاورزی، نقشی کلیدی در موفقیت برنامه های سازگاری با تغییر اقلیم خواهد داشت.
سخن پایانی
کشاورزی ایران در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. چالش های ناشی از تغییرات اقلیمی، دیگر یک تهدید دوردست نیست، بلکه واقعیتی است که معیشت کشاورزان و امنیت غذایی کشور را نشانه رفته است. با این حال، این بحران می تواند به فرصتی برای یک تحول بزرگ در بخش کشاورزی تبدیل شود؛ تحولی که عبور از کشاورزی سنتی به کشاورزی هوشمند، پایدار و مبتنی بر دانش را رقم بزند. موفقیت در این مسیر، مستلزم یک همکاری همه جانبه میان دولت، نهادهای پژوهشی، بخش خصوصی و مهم تر از همه، کشاورزان سخت کوش ایرانی است تا بتوان با تکیه بر راهکارهای علمی و مدیریتی، از این گذرگاه دشوار عبور کرد و آینده ای روشن و پایدار را برای کشاورزی و اقتصاد ایران تضمین نمود.

نظر شما