رادیو تیتر | ویژه سیاست / ۶۰
پادکست | پیامدهای فعال شدن مکانیسم ماشه بر بازار های مالی
سه کشور اروپایی - بریتانیا، فرانسه و آلمان - تصمیم گرفتند مکانیزم ماشه را علیه ایران فعال کنند. این خبر مثل سنگی که در آب آرام بیفتد، موجهایی در تمام بازارها ایجاد کرد که هنوز هم ادامه دارد.
فعال سازی مکانیزم ماشه (Snapback) توسط سه کشور اروپایی، اقتصاد و بازارهای مالی ایران را به شکلی ناگهانی وارد فصلی جدید از التهاب کرده است. این اقدام، که می تواند به بازگشت خودکار و فراگیر تحریم های شورای امنیت سازمان ملل منجر شود، تنها یک تحول سیاسی در عرصه بین المللی نیست، بلکه جرقه ای بود که آتشی از هیجان، ترس و انتظار را در کانون بازارهای داخلی شعله ور ساخت. تأثیر این رویداد بلافاصله در جهش قیمت ارز، رکوردشکنی تاریخی طلا و سکه، و خروج سرمایه از بورس اوراق بهادار تهران نمایان شد.
پادکست صوتی:
بازار ارز: دلار بر فراز قله ۱۰۰ هزار تومان
بازار ارز، به عنوان حساس ترین و سریع ترین دماسنج اقتصاد ایران، اولین جایی بود که موج های این زلزله سیاسی به آن رسید. حتی پیش از آنکه اثرات واقعی تحریم های جدید بر تراز تجاری کشور مشخص شود، فشار روانی ناشی از این اقدام، انتظارات تورمی را به اوج رساند. فعالان اقتصادی و مردم عادی، برای محافظت از قدرت خرید خود در برابر آینده ای مبهم، به سمت خرید دلار به عنوان یک دارایی امن هجوم بردند. این افزایش ناگهانی تقاضا، فارغ از هر تحلیل بنیادی، قیمت دلار را با جهشی چشمگیر از سد روانی و مهم ۱۰۰ هزار تومان عبور داد.

نرخ دلار در معاملات پس از این اتفاق، قله های جدیدی را فتح کرد و تا مرز ۱۰۶,۰۰۰ تومان نیز پیش رفت. این صرفاً یک واکنش هیجانی نیست؛ بلکه ریشه در نگرانی های عمیق تری دارد. بازگشت تحریم های سازمان ملل، مسیرهای محدود باقی مانده برای صادرات نفت و بازگرداندن درآمدهای ارزی را تنگ تر می کند. این چشم انداز از کاهش عرضه ارز در آینده، به آتش التهابات کنونی دامن می زند. در چنین شرایطی، دولت نیز برای جبران کسری بودجه احتمالی، ممکن است به چاپ پول روی آورد که خود به معنای تضعیف بیشتر ارزش ریال در بلندمدت است.
در میان تحلیلگران، دیدگاه ها متفاوت است. برزو حق شناس، کارشناس بازارهای مالی، معتقد است که با تشدید ریسک ها، حباب قیمت دلار بزرگ تر شده و این دارایی سقف های جدیدی را تجربه خواهد کرد. اما در مقابل، محمدحسین روشنک، رئیس اتاق بازرگانی ایران و تاجیکستان، این افزایش ها را بیشتر ناشی از "کاسبی و ایجاد التهاب" می داند و معتقد است اقتصاد ایران که سال ها با تحریم "آبدیده" شده، تحمل نرخ های بسیار بالاتر از ۱۰۰ هزار تومان را ندارد.
طلا و سکه: درخشش پناهگاه امن در روزهای بحران
شوک ایجاد شده در بازار ارز، بلافاصله به بازار طلا و سکه منتقل شد و حتی در آنجا با شدتی بیشتر بازتاب یافت. قیمت طلا در ایران همواره از دو موتور قدرتمند نیرو می گیرد: نرخ دلار در بازار داخلی و قیمت انس جهانی. در روزهای اخیر، هر دو موتور با تمام توان کار کردند. جهش انفجاری دلار، قیمت طلا و سکه را به پرواز درآورد و همزمان، رشد قیمت طلای جهانی تا بالای ۳۵۰۰ دلار، این صعود را تقویت کرد.

اما مهم تر از این عوامل، جایگاه تاریخی طلا به عنوان پناهگاه امن سرمایه گذاری در دوران بحران است. در فضایی که ارزش پول ملی در معرض تهدید قرار دارد و بازارهای ریسک پذیری مانند بورس جذابیت خود را از دست می دهند، سرمایه ها به طور طبیعی به سمت طلا سرازیر می شوند. این روند باعث شد تا به گزارش منابع خبری مختلف، سکه امامی با افزایشی چند میلیون تومانی به مرز ۹۸ میلیون تومان نزدیک شود و طلای آبشده، رکوردهای تاریخی جدیدی را به ثبت برساند. کارشناسان با تحلیل نمودارهای تکنیکال، از آغاز یک روند صعودی پرقدرت خبر می دهند و اهداف قیمتی بالاتری را برای طلا و سکه متصور هستند، به طوری که برخی از رسیدن سکه به قله ۱۱۰ میلیون تومان و هر گرم طلا به مرز ۱۰ میلیون تومان سخن می گویند.
بورس تهران: خزان بازار سهام در پی خروج سرمایه
درست در نقطه مقابل بازارهای ارز و طلا، بورس اوراق بهادار تهران واکنشی کاملاً منفی به تحولات اخیر نشان داد. بازار سرمایه که به طور مستقیم با سلامت بخش مولد اقتصاد در ارتباط است، به شدت از افزایش ریسک های سیستماتک و عدم قطعیت در چشم انداز اقتصاد کلان تأثیر می پذیرد. با فعال شدن مکانیزم ماشه، سایه ای سنگین از ابهام بر آینده سودآوری شرکت ها افکنده شد. نگرانی از اختلال در صادرات، مشکلات در تأمین مواد اولیه و رکود احتمالی، سرمایه گذاران را به فرار از این بازار ترغیب کرد.

نتیجه این ترس، خروج قابل توجه پول حقیقی از بازار و افت سنگین شاخص کل بود که در یک روز بیش از ۳۵,۰۰۰ واحد سقوط کرد. سرمایه گذاران ترجیح دادند نقدینگی خود را از دارایی های پرریسکی مانند سهام خارج کرده و به سمت بازارهای امن و نقدشونده ای مانند دلار و طلا هدایت کنند.
با این حال، تصویر بورس کاملاً سیاه و سفید نیست. محمد خبری زاد، تحلیلگر بازار سرمایه، در یادداشتی به این نکته اشاره می کند که در دل این بحران، شرکت های صادرات محور و دلاری می توانند از افزایش نرخ ارز منتفع شوند. اگر دولت نرخ های رسمی ارز را متناسب با بازار آزاد افزایش دهد، سودآوری ریالی این شرکت ها به شدت رشد کرده و سهام آن ها می تواند مسیری متفاوت از کلیت بازار را طی کند. اما این سناریو مشروط به سیاست گذاری های ارزی دولت است و تا آن زمان، جو عمومی بازار همچنان منفی باقی خواهد ماند.
جمع بندی: جدال میان اثر روانی و واقعیت اقتصادی
در تحلیل نهایی، دو روایت اصلی برای توضیح وضعیت فعلی وجود دارد. روایت اول که توسط برخی مقامات رسمی و تحلیلگران مطرح می شود، این است که اثرات مکانیزم ماشه بیش از آنکه واقعی باشد، "روانی" است. طرفداران این دیدگاه معتقدند اقتصاد ایران از قبل تحت شدیدترین تحریم ها قرار داشته و ابزار جدیدی برای فشار باقی نمانده است؛ بنابراین، نوسانات فعلی موقتی بوده و با مدیریت بانک مرکزی کنترل خواهد شد.
روایت دوم اما بر این باور است که بازگشت تحریم های سازمان ملل، یک تغییر بنیادی و واقعی است که اجماع جهانی علیه ایران را تقویت کرده، هزینه های تجارت را بالا برده و مشکلات ساختاری اقتصاد را عمیق تر می کند. از این منظر، واکنش بازارها نه یک هیجان کور، بلکه بازتابی منطقی از آینده ای پرچالش تر است.
به نظر می رسد حقیقت جایی در میان این دو روایت نهفته است. اگرچه موج اولیه نوسانات از سوخت روانی تغذیه می کند، اما این ترس و هیجان، ریشه در واقعیت های انکارناپذیر اقتصادی دارد. اقتصاد ایران اکنون در یکی از حساس ترین پیچ های تاریخی خود قرار گرفته و برای سرمایه گذاران، عبور از این مسیر پرالتهاب نیازمند هوشیاری، پرهیز از تصمیمات شتاب زده و متنوع سازی سبد دارایی بیش از هر زمان دیگری ضروری است.

نظر شما