طوفانهای شن هر روز جادهها را میبلعند و روستاها را در حصاری از گرد و غبار فرو میبرند. در میانه این بحران، طرحهای نیمهتمام انتقال آب همچنان پشت سد مشکلات مالی گیر کرده و امیدی که برای نجات منطقه باقی مانده، بسیار کمرنگ به نظر میرسد. حالا مردم سیستان نهتنها با بیماریهای تنفسی و محرومیتهای زیستمحیطی، بلکه با وسوسۀ مهاجرت دستهجمعی روبهرو هستند؛ زنگ خطری که آینده این خطه استراتژیک ایران را در هالهای از ابهام فرو برده است.
حسین سرگزی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی سیستان و بلوچستان، نسبت به پیامدهای افتتاح سد بخشآباد در افغانستان هشدار داد و تأکید کرد: با بهرهبرداری از این سد، جریان آب رودخانه هیرمند بهطور کامل متوقف خواهد شد.
او افزود: ترکیب این بحران با کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی، آینده تأمین آب منطقه را در هالهای از ابهام قرار داده است. سرگزی یادآور شد که تالاب هامون، که روزگاری شاهرگ حیاتی و قلب تپنده سیستان بود، امروز به پهنهای خشک و بیروح تبدیل شده و نابودی کشاورزی، این استان را در شرایطی فاجعهبار قرار داده است.
طوفانهای شن حالا به تهدیدی دائمی برای سیستان تبدیل شدهاند. جاده زابل به زاهدان در سه روز گذشته سه بار به دلیل هجوم شنهای روان بسته شده است. سرگزی توضیح میدهد: «قبلاً وزش باد داشتیم، اما حالا تپههای ماسهای روی جادههای بینالمللی میآیند. روستاهای سیستان در محاصره گرد و غبار هستند و شن حتی روی سقف خانهها انباشته شده است.» این شرایط، زندگی روزمره مردم را مختل کرده و منطقه را به صحنهای آخرالزمانی تبدیل کرده است.
برای مقابله با فرسایش بادی، اداره کل منابع طبیعی سیستان و بلوچستان طرحی نوآورانه را اجرا کرده است: بادشکنهای غیرزنده. این دیوارها که با استفاده از سرشاخههای گز و خرما یا مصالح دیگر ساخته میشوند، برای کاهش سرعت باد و کنترل گرد و غبار طراحی شدهاند. سرگزی میگوید: «این طرح در ۷ کیلومتر اجرا شده و تاکنون موفق بوده است.» با این حال، بیش از صد هزار هکتار از منطقه هامون همچنان درگیر گرد و غبار است و نیاز به اقدامات گستردهتر احساس میشود.
طرح انتقال آب از دریای عمان به شمال سیستان و بلوچستان و چند پروژه دیگر برای تأمین آب زاهدان در دست بررسی است. یکی از پیشنهادها، جداسازی منبع آب زاهدان از سیستان و تأمین آن از مرز پاکستان است. اما سرگزی تأکید میکند که تأمین اعتبار این پروژهها با توجه به شرایط اقتصادی کشور دشوار است و سرعت اجرای آنها بسیار کند پیش میرود.
بحران آب نهتنها به مشکلات زیستمحیطی محدود نشده، بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی عمیقی به دنبال داشته است. طوفانهای گرد و غبار پروازهای زاهدان را مختل کرده و بیماریهای تنفسی را افزایش داده است. سرگزی میگوید: «مردم سیستان به دلیل نبود امید به بهبود اوضاع مهاجرت کردهاند و حتی زاهدان نیز به دلیل تنشهای آبی و هوایی در معرض موج مهاجرت قرار گرفته است.» این وضعیت، زنگ خطری برای آینده این منطقه است.