روایت شمخانی از لحظه حمله رژیم صهیونیستی تا لحظه نجات از زیر آوار ساختمان منزلش:
بعد از حملۀ صهیونیستها ۳ ساعت زیر آوار بودم.
در حملۀ صهیونیستها بیشتر آسیب داخلی دیدم. قفسۀ سینهام شکسته است.
نماز صبحم را زیر آوار خواندم. من اول فکرکردم زلزله آمده. وقتی صدای ماشین شنیدم گفتم پس زلزله نیست.
میدانم چرا من را زدند اما نمیتوانم بگویم ولی پدر صاحبشان را در آوردم.
به دروغ گفتند پاهایم قطع شده. اصلا قطع شده باشد، پا را میخواهم چه کار.
می دانستیم مذاکره برای این بود که بتوانند شرایط داخلی کشور را آماده تحریک به منظور اعتراض کنند.
همدلی عجیبی دیدیم همدلی ناشی از شناخت اهمیت ایران و شناخت میزان خواص امریکا و اسرائیل
من از شدت خشم رسانه های بیگانه میفهمیدم که خوب داریم میزنیم