رادیو تیتر | ویژه جامعه/ ۷۳
پادکست | هشدار «تخلیه تهران» جدی شد/ سقوط ۵۰ درصدی ذخایر سدها
تهران تشنه است و زنگ خطر «تخلیه» به صدا درآمده. با سقوط ذخایر سدها به پایینترین حد در ۶۰ سال اخیر و آغاز رسمی جیرهبندی شبانه، بحران آب پایتخت از یک هشدار زیستمحیطی به یک چالش امنیتی-اقتصادی تبدیل شده است.
تهران، پایتختی که دهه هاست نماد تمرکز سیاسی، اقتصادی و جمعیتی ایران بوده، اکنون در آستانه یک فروپاشی زیرساختی و زیستی قرار گرفته است. بحران آب، که زمانی هشداری دور در افق بود، امروز به واقعیتی ملموس بدل شده و صدای آن، نه فقط از شیرهای خشکیده، که از زبان عالی ترین مقام اجرایی کشور شنیده می شود. هشدار بی سابقه رئیس جمهور مبنی بر «احتمال تخلیه تهران» در صورت تداوم خشکسالی، صرفاً یک پیش بینی اقلیمی نیست؛ بلکه اعلام ورشکستگی یک مدل توسعه نامتوازن و محصول دهه ها «فقر حکمرانی آب» است.
پادکست صوتی:
سیمای بحران: ورشکستگی منابع در پایتخت ۱۵ میلیونی
آمارها، تصویری هولناک از وضعیت فعلی را ترسیم می کنند. ذخایر سدهای پنج گانه تهران با کاهش ۵۰ درصدی نسبت به سال گذشته، به پایین ترین حد خود در شش دهه اخیر سقوط کرده اند. برخی سدها مانند امیرکبیر و لتیان، با ذخایری کمتر از ۱۰ درصد ظرفیت خود، عملاً در حال احتضار هستند.

این در حالی است که پاییز امسال، با ثبت کاهشی بیش از ۸۰ درصدی بارش ها، به عنوان خشک ترین پاییز دهه های اخیر ثبت شده و کشور ششمین سال خشکسالی متوالی را تجربه می کند.
نتیجه این وضعیت، آغاز «جیره بندی» پنهان و سپس آشکار آب بوده است. وزیر نیرو رسماً سیاست «کاهش فشار آب تا حد صفر» در ساعات شبانه را تأیید کرده و از شهروندان خواسته است که با نصب مخزن و پمپ، خود را برای شرایط بحرانی آماده کنند. این اقدام، که عملاً به معنای قطع شبانه آب است، نشان می دهد مدیریت آب کشور از مرحله پیشگیری عبور کرده و وارد فاز مدیریت اضطراری بحران شده است.
ریشه یابی بحران: فقر مدیریت، نه خشم طبیعت
اگرچه تغییر اقلیم و خشکسالی، متغیرهایی جهانی و تأثیرگذارند، اما اجماع کارشناسان ایرانی بر این است که بحران امروز تهران، بیش از آنکه محصول «خساست آسمان» باشد، نتیجه مستقیم «سوءمدیریت» و «توسعه بی ضابطه» بر روی زمین است.

۱. کشاورزی؛ متهم ردیف اول: در حالی که پایتخت برای تأمین آب شرب خود دچار چالش است، بیش از ۹۰ درصد منابع آب کشور همچنان در بخش ناکارآمد کشاورزی مصرف می شود. این ناکارآمدی زمانی به فاجعه شبیه تر می شود که می بینیم در دشت های اطراف تهرانِ تشنه، هنوز محصولاتی به شدت آب بر مانند یونجه، ذرت و حتی برنج با روش های سنتی و غرقابی کشت می شوند. یارانه های پنهان و قیمت گذاری غیرواقعی آب، هیچ انگیزه ای برای اصلاح الگوی کشت یا حرکت به سمت روش های نوین آبیاری باقی نگذاشته است.
۲. هدررفت در شبکه فرسوده: زخم کهنه دیگر، زیرساخت های فرسوده است. بر اساس آمارهای رسمی، بین ۱۵ تا ۲۵ درصد از آب شرب تصفیه شده تهران، در مسیر انتقال و به دلیل پوسیدگی لوله ها و انشعابات غیرمجاز هدر می رود. این میزان هدررفت، که سالانه میلیاردها مترمکعب آب را به فاضلاب تبدیل می کند، به تنهایی می توانست بخش قابل توجهی از کمبودها را جبران کند.
۳. حکمرانی ناکارآمد و توسعه نامتوازن: تهران، استانی که از نظر منابع آبی یکی از فقیرترین های ایران است، به دلیل تمرکز شدید امکانات، شغل و خدمات، تراکم جمعیتی ۲۰ برابر میانگین کشوری را تحمل می کند. سیاست هایی چون تراکم فروشی و شهرک سازی های جدید، بدون توجه به ظرفیت زیستی، بارگذاری بر منابع محدود آب را به شکلی غیرقابل تحمل افزایش داده است.
کارشناسان، این وضعیت را محصول غلبه «پارادایم فنی-مهندسی» (تکیه بر سدسازی و انتقال آب) بر «پارادایم توسعه پایدار» (مدیریت تقاضا، بازچرخانی و اصلاح الگوی مصرف) می دانند. این رویکرد که در دهه های گذشته، به ویژه در دوران درآمدهای نجومی نفت، با تشویق به حفر بی رویه چاه های عمیق همراه بود، امروز کشور را با بحران های هم زمانی چون فرونشست زمین مواجه کرده است.
پیامدهای ویرانگر: از سقوط اقتصاد تا فرونشست زمین
بحران آب، صرفاً یک چالش زیست محیطی نیست؛ یک ابربحران اقتصادی و امنیتی است.

خسارت اقتصادی ۱۵ میلیارد دلاری: برآوردها نشان می دهد که بحران آب به طور مستقیم و غیرمستقیم، سالانه ۱۵ میلیارد دلار به اقتصاد تهران خسارت وارد می کند. این رقم شامل کاهش بهره وری شهری، افت ارزش املاک، اختلال در فعالیت های صنعتی و تجاری (که می تواند تا ۲۵ درصد تولید ناخالص منطقه ای را تحت تأثیر قرار دهد) و هزینه های سرسام آور تأمین آب اضطراری است. هزینه تأمین هر مترمکعب آب جایگزین (از طریق شیرین سازی یا انتقال های دوردست) تا ۴ یورو برآورد شده که ادامه ی آن برای جمعیت ۱۵ میلیونی تهران، عملاً ناپایدار است.
مرگ اکوسیستم و فرونشست زمین: فشار بی امان بر منابع آب، اکوسیستم پایتخت را نابود کرده است. برداشت های بی رویه از سفره های آب زیرزمینی، تهران را به رتبه اول فرونشست زمین در ایران تبدیل کرده است. در برخی مناطق، زمین سالانه تا ۲۰ سانتی متر نشست می کند؛ پدیده ای که نه تنها زیرساخت های حیاتی شهر را تهدید می کند، بلکه آبخوان ها را برای همیشه از بین می برد و غیرقابل بازگشت است.
راه حل ها: فراتر از تخلیه و جیره بندی
در میان هشدارهای آخرالزمانی، دو گزینه مطرح شده است: «انتقال پایتخت» و «مدیریت بحران».

گزینه انتقال، با برآورد هزینه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلاری، در شرایط اقتصادی فعلی بیشتر به یک رؤیای پرهزینه شبیه است. کارشناسان تأکید می کنند که حتی در صورت انتقال مرکز اداری، تمرکز امکانات و معیشت در تهران، مانع از کاهش بار جمعیتی آن خواهد شد.
در مقابل، راهکارهای کم هزینه تر (کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار) اما نیازمند اراده سیاسی جدی، بر روی میز قرار دارد:
۱. اصلاح «اقتصاد آب»: گام اول، اصلاح ساختار معیوب یارانه ها و واقعی سازی قیمت آب، به ویژه در بخش کشاورزی است. این اقدام، کشاورزان را به سمت افزایش بهره وری و تغییر الگوی کشت سوق خواهد داد.
۲. مدیریت تقاضا و بازچرخانی: به جای تمرکز بر تأمین آب جدید، باید تقاضا مدیریت شود. توقف فوری استفاده از آب شرب برای آبیاری فضای سبز، صنایع و پروژه های عمرانی (که سالانه ۳۰ میلیون مترمکعب آب شرب می بلعند) و جایگزینی آن با پساب تصفیه شده، یک ضرورت فوری است.
۳. توقف توسعه و آمایش سرزمین: راه حل نهایی، نه تخلیه تهران، بلکه تمرکززدایی هوشمند است. دولت باید با اجرای طرح آمایش سرزمین، از بارگذاری بیشتر جمعیت در تهران جلوگیری کرده و با انتقال صنایع آب بر به سواحل شمالی و جنوبی (جایی که امکان استفاده از آب شیرین کن ها وجود دارد)، توزیع جمعیت را در کشور متعادل سازد.
جمع بندی
بحران آب تهران، آینه ی تمام نمای دهه ها سیاست گذاری اشتباه، ناترازی مدیریتی و ترجیح توسعه کوتاه مدت بر پایداری بلندمدت است. در حالی که برخی نمایندگان مجلس، ریشه بحران را در مسائل غیرمرتبط جستجو می کنند، واقعیت این است که این بحران، نه «انتقام طبیعت» بلکه «حساب طبیعت» از سیستمی است که ظرفیت های زیستی خود را نادیده گرفته است. تهران امروز در آستانه بحرانی ترین فصل آبی خود قرار دارد و نجات آن، نه در انتظار معجزه باران یا انتقال پرهزینه پایتخت، بلکه در اصلاح فوری و جسورانه «حکمرانی آب» نهفته است؛ پیش از آنکه این بحران، پایتخت را از درون فروبپاشد.

نظر شما