چرا مدیران ایرانی عذرخواهی نمی کنند؟

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: المَعذِرَهُ بُرهانُ العَقلِ که یعنی: عذرخواهی، دلیل خردمندی است و تنها در یک ماه اخیر به جای ما مسلمانان دو بار عذرخواهی مدیران ژاپنی ترند رسانه ای شده است!

چرا مدیران ایرانی عذرخواهی نمی کنند؟

چرا با این که در اسلام به کرات درباره عذرخواهی توصیه شده اما عذر خواهی و دلجویی از مردم و در صورت لزوم استعفا، در فرهنگ مدیریتی و سیاسی ایران جایی ندارد؟

در همین یک ماه اخیر یک کیک پز ژاپنی به دلیل له شدن کیک هایش و سرمربی تیم ملی ژاپن به دلیل باخت از تیم عراق در حضور رسانه ها سر خم می کنند و عذر خواهی می کنند اما در کشور ما با این همه خبر درباره «ترک فعل» و فسادهایی مانند دبش که بیش از ۳۵ هزار نفر برای شفاف شدن آن امضا الکترونیکی جمع شده، حتی یک نفر با اینن کیفیت عذرخواهی نکرده است!

شرکت های خودروسازی به جریمه های هزاران میلیارد تومانی بابت گرانی محکوم می شوند اما بی آن که کک شان بگزد، همچنان به کار خود ادامه می دهند!

 شرکت های هواپیمایی نیز ماهانه هزاران ساعت از اوقات مسافرانشان را به دلیل تاخیر پرواز تلف می کنند اما یک بار هم عذر خواهی نکرده اند! یا تقلب در کنکور و قطعی اینترنت و… رخ می دهد دریغ از یک عذر خواهی!

 از این دست مثال ها که قابلیت تسری به مخاطبان بیشماری است، در جامعه ما بسیار است و نشان می دهد، جامعه ایرانی و تا حدودی خاورمیانه ای اصولا بر خلاف آموزه های دینی رابطه خوبی با فرهنگ عذرخواهی ندارد در حالی که استفاده نابجا از یک خودروی شخصی و یا حتی پرداخت بخشی از هزینه های شخصی وزرا در غرب و افشای آن نه تنها منجر به عذرخواهی بلکه برکناری آنها شده است.

در مناسب دولتی تنها زمانی از افراد پرسش می شود که یا افراد دیگر در سمت های مدیریتی نبوده و مدیر جدید با جریان سیاسی جدید بر مسند نشسته و یا این که کار به حدی خراب شده که کوس رسوایی آن در رسانه ها بلند شده و مدیر در آستانه برخورد قضایی است و دیگر فرصت عذرخواهی ندارند

عدم تناسب قدرت با میزان مسئولیت پذیری

در جامعه‌ای که معذر‌ت‌خواهی کردن در جریان باشد، حتما اتفاقات بهتری در آنجا رخ خواهد داد و همه رشد و زندگی بهتری را تجربه خواهند کرد.

 مسعود صفرزاده کارشناس جامعه شناس در این باره می گوید: افرادی که عذر خواهی می کنند، از شخصیت خود مطمئن بوده و مسئولیت پذیر هستند و لذا کمتر به سمت رذالت ها پیش می رود.

 وی می افزاید: اصولا مدیران به ویژه در بخش مدیران دولتی به دو دلیل عمده لزومی به عذرخواهی نمی بینند که اول از همه نبود رابطه ای میان قدرت فرد و مسئولیت پاسخگویی است. افراد به دلیل این که قدرت و یا سمت خود را معمولا در خطر نمی بینند و انتساب آنها نه بر اساس عملکرد و توانایی که بر اساس رابطه است، لذا نیاز به پاسخگویی متناسب با مسئولیت وجود ندارد.

 صفرزاده با اشاره به این که عذر خواهی مرز بین تکبر و عزت نفس می باشد و از لوازم پاسخگویی است، ادامه می دهد: دلیل دوم نبود نیاز به عذرخواهی ، اتصال بدنه قدرت با جریانات سیاسی است. در مناسب دولتی تنها زمانی از افراد پرسش می شود که یا افراد دیگر در سمت های مدیریتی نبوده و مدیر جدید با جریان سیاسی جدید بر مسند نشسته و یا این که کار به حدی خراب شده که کوس رسوایی آن در رسانه ها بلند شده و مدیر در آستانه برخورد قضایی است و دیگر فرصت عذرخواهی ندارند.

چون انتصابات بیشتر از ان که بر پایه توانایی باشد بر مبنای روابط است لذا برای مدیر وظیفه عذرخواهی دیده نشده و در سوی دیگر کارمندان و نیروی انسانی پایین دست نیز چون انتقاد را بی نتیجه می داند، گرفتار خود سانسوری شده و بر عدم پاسخگویی مدیران دامن می زند

نبود آموزش عذر خواهی

 محمد قنبری مدیر فعال در حوزه صادرات فولاد نیز در این باره به عصر اقتصاد می گوید: مهارت و فرهنگ عذرخواهی از ابتدا در آموزش های ما دیده نمی شود در حالی که در سایر کشورهایی مانند ژاپن فرهنگ عذر خواهی از دوران دبستان آموزش دیده اند. در حالی که همیشه در مدارس و دانشگاه های ما برعکس بوده و مصداق ضرب المثل« چوب معلم گله، هرکی نخوره خله» و تحکمی بوده است!

 وی ادامه می دهد: موضوع بعدی فرهنگ سازمانی و کاری ما است. چون انتصابات بیشتر از ان که بر پایه توانایی باشد بر مبنای روابط است لذا برای مدیر وظیفه عذرخواهی دیده نشده و در سوی دیگر کارمندان و نیروی انسانی پایین دست نیز چون انتقاد را بی نتیجه می داند، گرفتار خود سانسوری شده و بر عدم پاسخگویی مدیران دامن می زند.

وی می گوید: پیتر سنکه در دو کتاب سازمان های یاد گیرنده و رقص تغییر عنوان می کند که سازمان ها باید مانند افراد توسعه بیابند و شروع تغییر هم باید از عذر خواهی باشد!

عذر خواهی یا حواله به رشد بادمجان!

در کتاب پنج زبان عذرخواهی نیز به این نکته کلیدی اشاره دارد که راز داشتن روابط سالم در یادگیری زبان عذرخواهی است و لذا اگر قرار است که مدیران اقتصادی تغییری در روال فعلی اقتصاد صورت بدهند نیاز به قبول اشتباهات است نه این که در هر دوره انتخابات ریاست جمهوری با رفتن فرد تنها به این جمله بسنده شود که :« ویرانه ای را تحویل گرفته ایم و در دو سال اول همچنان با بولدوز در حال خاک برداری هستیم»!

 این که تنها مدیران به دنبال انداختن تقصیر به گردن دیگری باشند و به عنوان مثال بگویند که علت آلودگی هوای تهران مردمی هستند که در شمال کشور در خودروهایشان بنزین بی کیفیت در باک هایشان می ریزند و در تهران آن را می سوزانند یا با عدم تحقق شعارهای انتخاباتی و سیاسی سعی در فرافکنی کنیم و آن را به فرصت رشد بوته های بادمجان حواله دهیم کاملا نشان از عدم تمایل به درک متقابل میان مدیران و مردم و یا حتی نیروهای سازمانی دارد.

به گفته روانشناسان افرادی که توان عذرخواهی ندارند یا دچار غرور بی‌جا هستند یا اشتباه خود را کوچک تلقی می‌کنند یا گمان می‌کنند فرد مقابل ارزش عذرخواهی کردن ندارد و یا فکر می‌کنند عذرخواهی نشانه عجز و ترس است و یا از تحقیر شدن می‌ترسند. با این اوصاف در هر صورت و با هر برداشت سیاسی نبود فرهنگ عذرخواهی در میان مدیران دولتی و خصوصی قابل قبول نیست زیرا وضعیت موجود با تورم های بالای ۴۰ درصد نشانه واضحی از کم کاری، ترک فعل و یا تخلفات گسترده ای است که حتما باید جلوی آن گرفته شده و رویه را تغییر داد و این تغییر تنها با پذیرش اشتباه و قدرت عذرخواهی آغاز می شود.

 شاید بار دیگر باید به مدیران فعال در اتمسفر اقتصادی کشور که در بخش های مختلف دولتی ، خصوصی و تعاونی فعالیت می کنند یادآوری کرد که در قرآن کریم ۸۷ بار از توبه و معذرت خواهی سخن به میان آمده و لازم است که در شرایط سخت فعلی فرهنگ عذرخواهی به عنوان مقدمه تغییر درست بر مدار و ریل توسعه بیش از همیشه ترویج یابد!

انتهای پیام/
دیگران می‌خوانند
اینستاگرام تیتر کوتاه

نظر شما

سایر رسانه ها
    اخبار
    سایر رسانه ها
    پیشنهاد سردبیر