کد خبر: ۵۰۰۳۰۲
۰۸ دی ۱۴۰۴ ۱۶:۰۵

دیدار نتانیاهو – ترامپ در لحظه‌ای آکنده از سردرگمی

سبطین الجبوری - کارشناس ارشد مسائل عراق
دیدار نتانیاهو – ترامپ در لحظه‌ای آکنده از سردرگمی

دیدار پیش‌ِروی بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ در ۲۹ دسامبر، در مقطعی از تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی برگزار می‌شود که با پیچیدگی کم‌سابقه‌ای همراه است؛ مقطعی که در آن، بحران‌های داخلی رژیم صهیونیستی با دگرگونی‌های ساختاری در نظام بین‌الملل تلاقی یافته و هم‌زمان، توان ایالات متحده برای تحمیل اراده خود ــ آن‌گونه که در دهه‌های گذشته رایج بود ــ به‌طور محسوسی کاهش یافته است. از همین رو، این دیدار را نمی‌توان صرفاً یک ملاقات تشریفاتی یا نمادین تلقی کرد، بلکه باید آن را تلاشی متقابل برای ترمیم موقعیت‌هایی فرسوده و متزلزل دانست؛ تلاشی که هر یک از دو طرف، بنا به ملاحظات و ضرورت‌های خاص خود، به آن نیازمندند.

نتانیاهو؛ جست‌وجوی چتر سیاسیِ از‌دست‌رفته

نتانیاهو در شرایطی وارد این دیدار می‌شود که با یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های حیات سیاسی خود از زمان بازگشت به قدرت روبه‌روست. جنگ طولانی و فرسایشی در غزه و پیامدهای آن ــ از ناکامی‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی گرفته تا ناتوانی در تحقق اهداف اعلام‌شده ــ ضربه‌ای جدی به تصویر او در داخل وارد کرده و شکاف‌های اجتماعی و نهادی در درون رژیم صهیونیستی را تشدید کرده است؛ شکاف‌هایی که هم در سطح افکار عمومی و هم در میان نهادهای نظامی و امنیتی به‌وضوح قابل مشاهده‌اند.

در کنار این وضعیت، فشارهای فزاینده بین‌المللی، به‌ویژه از سوی کشورهای اروپایی، و طرح اتهامات مرتبط با ارتکاب جنایات جنگی، نتانیاهو را بیش از گذشته به حمایت خارجیِ بی‌قیدوشرط وابسته ساخته است. از این منظر، گرایش او به سوی ترامپ را می‌توان تلاشی برای دور زدن سردی و احتیاط حاکم بر روابط با دولت کنونی آمریکا دانست؛ تلاشی برای احیای دوره‌ای که در آن، پوشش حمایتی واشنگتن تقریباً مطلق بود و ملاحظات اخلاقی یا محدودیت‌های سیاسی نقشی تعیین‌کننده نداشت.

ترامپ و بهره‌برداری انتخاباتی از پرونده صهیونیستی

در سوی دیگر، ترامپ این دیدار را بیش از هر چیز به‌مثابه یک فرصت انتخاباتی می‌نگرد. او در پی آن است که پایگاه سنتی خود، به‌ویژه جریان‌های انجیلی و لابی‌های حامی رژیم صهیونیستی را بار دیگر بسیج کند؛ آن هم از طریق بازتولید تصویر «ائتلاف شخصی» با نتانیاهو و یادآوری تصمیمات شاخص دوران ریاست‌جمهوری‌اش، از جمله انتقال سفارت آمریکا به قدس، به‌رسمیت شناختن آن و حمایت آشکار از سیاست‌های الحاق‌گرایانه.

با این حال، تفاوت مهمی میان ترامپ امروز و ترامپ دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش به چشم می‌خورد. او اکنون محتاط‌تر سخن می‌گوید و در وعده‌های خود جانب احتیاط را بیشتر رعایت می‌کند؛ چرا که به‌خوبی آگاه است محیط بین‌المللی تغییر کرده و مداخله‌گری بی‌هزینه و نامحدود در خاورمیانه، دیگر حتی در درون حزب جمهوری‌خواه نیز اجماعی ایجاد نمی‌کند. گرایش فزاینده این حزب به تمرکز بر مسائل داخلی و پرهیز از درگیری‌های پرهزینه خارجی، واقعیتی است که ترامپ ناگزیر از لحاظ کردن آن است.

ایران و محور مقاومت؛ حضوری پررنگ اما نانوشته

اگرچه بعید است که به‌طور رسمی اعلام شود محور اصلی این دیدار بررسی «پرونده ایران» است، اما این موضوع بی‌تردید به‌عنوان یک متغیر تعیین‌کننده در پس‌زمینه گفت‌وگوها حضور خواهد داشت. تحولات اخیر به‌روشنی نشان داده است که سیاست «فشار حداکثری» نه‌تنها به تحقق اهداف اعلامی خود منجر نشده، بلکه در عمل، به تقویت معادلات بازدارندگی جدید و گسترش دامنه نفوذ منطقه‌ای انجامیده است.

در چنین شرایطی، هرگونه سخن گفتن از «تشدید فشار» یا «بازگشت به سیاست بازدارندگی سخت» بیش از آنکه برنامه‌ای عملیاتی و قابل اجرا باشد، به ادبیات سیاسی و تبلیغاتی شباهت دارد. واشنگتن به‌خوبی می‌داند که گشودن یک رویارویی گسترده، هزینه‌هایی سنگین و غیرقابل پیش‌بینی به‌دنبال خواهد داشت و عرصه‌های مختلف منطقه‌ای دیگر قابل تفکیک یا مهار مقطعی نیستند.

حدود دیدار و نتایج قابل انتظار

برآیند نشانه‌ها حاکی از آن است که این دیدار، بیش از آنکه به تصمیمات راهبردی تازه بینجامد، حامل پیام‌هایی رسانه‌ای خواهد بود؛ پیام‌هایی با هدف تقویت روحیه داخلی در سرزمین‌های اشغالی و بهبود تصویر انتخاباتی ترامپ. به‌نظر می‌رسد بازتولید گفتمان قدیمی درباره «تهدیدات منطقه‌ای» بدون برخورداری از ابزارهای جدید برای تغییر معادلات، در دستور کار باشد؛ همراه با تلاشی برای اعمال فشار سیاسی و روانی، نه نظامی، آن هم در فضایی که اجماع بین‌المللی برای هرگونه تشدید تنش گسترده وجود ندارد. در نهایت، احتمالاً شاهد تأکید بر تداوم هماهنگی‌ها خواهیم بود، اما در سطحی پایین‌تر و محدودتر از گذشته.

جمع‌بندی تحلیلی

در مجموع، دیدار نتانیاهو و ترامپ در ۲۹ دسامبر بیش از آنکه نشانه‌ای از اعتمادبه‌نفس و ابتکار عمل باشد، بازتاب‌دهنده نوعی نگرانی و بی‌قراری راهبردی است؛ تلاشی برای «فرار به جلو» در مقطعی که نفوذ سنتی رو به افول نهاده و قطعیت‌های پیشین دچار تزلزل شده‌اند. نتانیاهو می‌کوشد با اتکا به حمایت خارجی، ناکامی‌های خود را جبران کند و ترامپ در پی آن است که سرمایه‌گذاری بر گذشته را به ابزاری برای آینده انتخاباتی بدل سازد. با این همه، واقعیت‌های نوظهور منطقه نشان می‌دهد که دوران تحمیل اراده یک‌جانبه به پایان نزدیک شده و معادلات قدرت، بیش از هر زمان دیگر، بر پایه بازدارندگی متقابل و توازن‌های بلندمدت شکل می‌گیرند؛ توازن‌هایی که نه با لحن تند و نه با دیدارهای پرهیاهو، به‌سادگی دستخوش تغییر نمی‌شوند.

اخبار
  • آخرین اخبار
  • پربازدید
  • پربحث
+ بیشتر
قیمت ارزهای دیجتال
قیمت سکه
قیمت ارز