مسئله اصلی تبلیغات درسال ۲۰۲۶، دیده شدن نیست بلکه ماندن در ذهن مخاطبان است. کاربر امروز با کمبود محتوا روبه رو نیست، بلکه با ازدحام محتوا مواجه است؛ رنگ ها، پیام ها و کمپین هایی که برای جلب توجه طراحی شده اند، در عمل باعث فرار ذهنی مخاطب می شوند. در چنین شرایطی شرایطی رنگ سفید ابری وارد می شود؛رنگ سفید ابری که پنتون آن را نه به عنوان تزئین، بلکه به عنوان واکنش به خستگی معرفی کرده.
این رنگ نه سفیدِ سرد و استریل و نه سفیدِ گرم و نوستالژیک شناخته می شود در واقع سفید ابری یک طیف میانی است که عمداً از تحریک شدید بصری پرهیز می کند. این رنگ با پایین آوردن بار حسی تصویر، به پیام اجازه می دهد بدون فشار وارد ذهن مخاطب شود. به زبان ساده تر، به جای اینکه توجه را بدزدد، مقاومت را کم می کند و پیام اصلی خود را در خلوت ذهن مخاطب انتقال می دهد..همین ویژگی باعث شده برندها به سرعت به این رنگ واکنش نشان دهند. برند موتورولا با عرضه ی نسخه ی ویژه ای در این طیف رنگی، روایت «تمرکز در دنیای پرنویز» را پررنگ تر کرده است. انتخاب سفید ابری توسط این برند صرفاً زیبایی شناسانه نیست؛ بخشی از پیام برند درباره ی کنترل، سکون و رفاه دیجیتال به معنی یعنی ایجاد تعادل پایدار میان زندگی انسانی و زیست دیجیتال؛ تعادلی که در آن فناوری کیفیت زندگی را افزایش می دهد، نه اینکه آن را فرسوده کند. است. همکاری چندساله با پنتون نیز این پیام را تثبیت می کند که طراحی برای موتورولا ابزار معناست، نه پوسته.
اسپاتیفای مسیر متفاوتی را برای استفاده از رنگ سفید ابری پیش گرفت؛ این پلتفرم با تبدیل ویژگی های احساسی به تجربه ی شنیداری، رنگ را از تصویر جدا کرد و وارد قلمرو" برندسازی چند حسی" شد. این نوع برندسازی رویکردی در برندسازی است که به جای تمرکز بر تصویر یا پیام های کلامی، تلاش می کند چند حس انسان را به صورت همزمان و هماهنگ در تجربه ی برند درگیر کند؛ حواس بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و در برخی موارد چشایی برند فقط دیده یا شنیده نمی شود، بلکه به صورت یک تجربه ی قابل لمس و قابل احساس در ذهن مخاطب شکل می گیرد. هر نقطه ی تماس با مخاطب به گونه ای طراحی می شود که پیام برند را از مسیر حواس مختلف منتقل کند و در نتیجه، ارتباطی عمیق تر و ماندگارتر ایجاد شود.هدف برندسازی چندحسی افزایش ماندگاری برند در حافظه، تقویت پیوند عاطفی با مخاطب و ایجاد تمایزی معنادار در فضای رقابتی است. هرچه تجربه ی حسی کامل تر و منسجم تر باشد، احتمال یادآوری برند و شکل گیری وفاداری نیز بیشتر خواهد بود. اسپاتیفای با طراحی پلی لیست هایی با ساختار صوتی آرام و هوایی، نه برای جلب توجه فوری، بلکه برای افزایش زمان ماندن کاربر طراحی کرد که جای ایجاد هیجان لحظه ای یک تجربه آرام و ماندگار خلق کند.در واقع این پلتفرم با ارائه پلی لیستی یاد آور فضای ابر و نرمی به ترند رنگ سفید ابری پیوست.
در حوزه ی خدمات لوکس، هتل های Mandarin Oriental نشان داده اند که رنگ سفید ابری چگونه می تواند بدون نمایش مستقیم تجمل، حس رفاه را منتقل کند؛ طراحی فضاهای اسپا و آیین های چای عصرانه با رنگ سفید نرم و متریال های طبیعی، تجربه ای می سازد که احساس لوکس بودن را زمزمه می کند. این دقیقاً همان تغییری است که مشتری لوکس امروز انتظارش را دارد.

در ترند اخیر مفهوم «سفید» از یک انتخاب صرفاً زیبایی شناسانه به یک ابزار مفهومی در استراتژی برندها تبدیل شده است. آنچه این تغییر را معنادار می کند، ورود برندهای روزمره به این جریان است؛ برندهایی که به جای تکیه بر اغراق بصری یا رنگ های محرک، سفید را به عنوان بستری برای مشارکت ذهنی مخاطب به کار گرفته اند. در این روایت جدید، سفید دیگر «نبود رنگ» نیست، بلکه فضایی برای امکان، تکمیل و تفسیربرندها ایجاد می کند، این ترند حتی به تبلیغات برندهای روزمره نیز نیز نفوذ کرد؛ برند خمیردندان پلی دو با معرفی خمیر سفید به این ترند پیوست. این برند که همواره در روند تبلیغات خود بر فرآیند خلق و بازی آزاد تأکید داشته، با حذف رنگ های پیشنهادی، عملاً هرگونه دستورالعمل بصری را کنار می گذارد. خمیر سفید به مثابه یک دکمه بازنشانی عمل می کند و مسئولیت تخیل را به گردن مخاطب می اندازد؛ در واقع تبلیغات این برند از یک اسباب بازی رنگارنگ و هدایت شده فاصله می گیرد و خود را در جایگاه زیرساختی برای خلاقیت بی انتها بازتعریف می کند؛ ابزاری که بیش از آن که محصول نهایی را برجسته کند، بر امکان ساختن تمرکز دارد.
Post-it یک برند لوازم اداری آمریکایی با معرفی مجموعه جدید خود با نام " بی طرفی" به ترند سال ۲۰۲۶ پیوست؛این مجموعه پاسخی مستقیم به اشباع شناختی کاربران در محیط های کاری و دیجیتال است؛ جایی که رنگ ها، اعلان ها و نشانه های بصری برای جلب توجه با یکدیگر رقابت می کنند. نوت های سفید و خنثی در این برند به جای آن که خودشان دیده شوند، فضا را برای دیده شدن فکر و محتوا باز می کنند. در اینجا سفید به ابزاری برای کاهش نویز ذهنی تبدیل می شود و برند را از یک ابزار یادآوری تهاجمی به همراهی آرام برای تفکر و تمرکز تغییر می دهد.
برند Joybird در حوزه مبلمان با معرفی طیف سفید ابری رویکردی متفاوت اما همراستا را پیش می گیرد؛ مبلمان معمولاً حامل بیانیه ای مشخص از هویت و سلیقه مصرف کننده است، اما این رنگ سفید آگاهانه تصمیم گیری را به تعویق می اندازد. این برند با انتخاب رنگ سفید ابری، فضایی بینابینی خلق می کند که نه مینیمالیسم سرد را تحمیل و نه هویت لوکس پرادعایی را به ذهنیت مخاطب تحمیل می کند. در واقع مخاطب می تواند این بوم خنثی را به تدریج و با تجربه زیسته خود، از طریق نور، بافت و جزئیات شخصی تکمیل کند. به این ترتیب، برند از فروشنده یک سبک زندگی آماده به میزبانی برای سبک زندگی در حال شکل گیری تغییر نقش می دهد.
وجه مشترک این سه نمونه از برندهای روزمره در نحوه استفاده از رنگ سفید ابری نه به عنوان یک ترند بصری، بلکه به عنوان یک انتخاب کارکردی است. در هر مورد، سفید بخشی از پیام برند نیست، بلکه فضایی خلق شده توسط برند در روند مواجهه با خدمات شکل می گیرد برند لوازم اداری با حذف مزاحمت و برند مبلمان با تعلیق تصمیم، مخاطب را به مشارکت فعال دعوت می کنند. همین مشارکت ذهنی این کمپین ها را بدون اتکا به اغراق یا رنگ های تند، قابل توجه و وایرال می کند؛ چرا که مخاطب احساس می کند نه صرفاً مصرف کننده، بلکه بخشی از فرآیند معنا سازی برند است.
استفاده از ترند رنگ سفید ابری در تبلیغات یک ریسک بزرگ برای برندها ایجاد می کند؛ این رنگ چیزی را پنهان نمی کند. وقتی رنگ عقب می نشیند، طراحی، بافت متریال و دقت جزئیات باید در اوج کیفیت و دقت قرار بگیرند؛ در بسته بندی های لوازم آرایشی، سفید مات ضعف متریال را لو می دهد. رنگ سفید در صنعت مد عیارو کیفیت پارچه را زودتر از باقی رنگ ها مشخص می کند در تبلیغات، فضای منفی از عنصر تزئینی به ستون روایت تبدیل می شود. برای همین موضوع این رنگ انتخاب مناسبی برای همه برندها نیست.در نهایت استفاده از رنگ سفید ابری بیش از آنکه یک ترند صرفا مربوط به رنگ باشد، یک تصمیم استراتژیک برای فاصله گرفتن از شلوغی، اغراق و پیام های فوری شناخته می شود؛ در دوره ای که مخاطب به طور ناخودآگاه دنبال وضوح و آرامش است، این سفید ابری به برندها امکان می دهد نه فقط تصوی بلکه اعتماد بسازند. برندهایی که بتوانند با استراتژی درست با ترند بوم خالی کار کنند، نه تنها به مخاطبان معرفی بلکه به عنوان برندی دارای کیفیت و اعتماد شناخته می شوند.