آیا کشور در آستانه ورود به جنگی جدید قرار دارد؟
محمد کاظم کاظمی _ تحلیلگر مسائل سیاسی

سئوالی که این روزها ذهن خیلی از مردم را درگیر کرده است این است که ایران دوباره درگیر جنگ جدیدی خواهد شد یا خیر ؟!
پاسخ به این پرسش از منظر ماهیت نبرد حق و باطل مثبت است.
زیرا تاریخ گواهی میدهد که تقابل میان جبهه حق و جبهه باطل تا زمانی که یکی بر دیگری غلبه نیافته پایانپذیر نخواهد بود.
اما پرسش مهمتر این است که ؛ زمان این نبرد چه وقتی است؟
واقعیت آن است که دشمن پس از ارزیابیهای راهبردی به این نتیجه رسیده که زمان رویارویی مستقیم با راس هرم محور مقاومت فرارسیده است و بر همین اساس قدم در میدان کارزار گذاشته است.
در این میان لازم به تبیین یک اصل مهم است: چرا جمهوری اسلامی ایران هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است؟
پاسخ روشن است ؛ همان عاملی که مانع دستیابی کشور به تسلیحات کشتار جمعی و سلاح هستهای است ، مانع آغازگری هرگونه جنگ از سوی جمهوری اسلامی نیز هست.
با این حال رخدادهای موسوم به جنگ دوازدهروزه نشان داد که دشمن با موانع متعددی مواجه است؛ موانعی که موجب شد از ادامه جنگ عقبنشینی کند تا پس از رفع آنها، مجدداً عملیات خود را از سر گیرد.
بر این اساس میتوان گفت که دشمن، با پشت سر گذاشتن این موانع، بار دیگر تلاش خواهد کرد تا پروژه شکست مقاومت را پی بگیرد.
موانع پیشروی دشمن را میتوان در دو دسته تقسیم کرد:
1. موانع ناشناخته و تحلیلهای نادرست اطلاعاتی که سبب شد دشمن دچار برآورد غلط شده و با چالشی عمیق مواجه گردد.
2. موانع نرم و سخت:
موانع نرم، مرتبط با ساختار اجتماعی جمهوری اسلامی و پیوند مستحکم مردم با نظام.
موانع سخت، شامل توانمندیهای نظامی، قدرت تهاجمی و ابتکارات دفاعی کشور که ضعف جدی دشمن را در عرصه پدافند آشکار ساخت.
دشمن در تحلیل اولیه خود گمان میبرد که فشار تحریمها، مشکلات اقتصادی و معضلات معیشتی، مردم را از انقلاب جدا ساخته است.
او بر این تصور خام بود که نخستین تهاجم نظامی، با تحریک عناصر نفوذی داخلی، منجر به شورش، ناامنی گسترده، و آغاز یک فرآیند تجزیهطلبانه در چهار گوشه کشور خواهد شد.
از منظر آنها، تشدید نارضایتی اجتماعی، همراه با ضربات نظامی به زیرساختهای دفاعی ایران، نظام را در حالت فلج قرار داده و زمینه تسلیم کامل آن را فراهم خواهد کرد.
اما واقعیت برخلاف محاسبات آنان رقم خورد.
در طول بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی همواره در معرض انواع تهدیدها قرار داشته است؛ از کودتاها و ترورها گرفته تا جنگ تحمیلی و تحریمهای چندلایه.
در این مسیر، نظام اسلامی شخصیتهای طراز اول خود را از دست داده و هزینههای فراوانی پرداخته است.
در یک برهه دو راس حکومت خود یعنی رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و تعداد زیادی از نمایندگان خود را از دست داد و شخصیت های زیادی ترور شدند و از آن طرف هم در خاکریز دفاع از کشور فرماندهان میدانی زیادی نیز از دست می رفتند و به شهادت می رسیدند .
با این حال، آنچه انقلاب را از این طوفانها عبور داده، پشتیبانی ملت ایران بوده است.
دشمن نمیدانست که رابطه مردم با نظام، رابطهای صرفاً معیشتی یا سیاسی نیست، بلکه ریشه در ایمان، آزادگی، و آرمانخواهی دارد.
مردمی که شاید منتقد باشند، اما میدانند که مأمن عزت و امنیت آنان در دامن امن وطن است، نه در دستان بیگانه.
امروز نیز دشمنان این ملت، بهویژه رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، بهدنبال تکرار پروژهای شکستخوردهاند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی، پیش از اعلام آتشبس، اذعان کرد:
«اگر باور داشتیم که میتوان کار ایران را با جنگ تمام کرد، ادامه میدادیم؛ اما ایران را باید از درون متلاشی کرد.»
اکنون نیز گزارشها حکایت از ارسال گسترده سلاحها و موشکها از سوی آمریکا و اروپا به سرزمینهای اشغالی دارد، با هدف پر کردن زرادخانهها و آمادگی برای مواجههای دوباره.
اما آنها چشم به یک آشوب داخلی در ایران دوختهاند تا آن را همزمان با حمله خارجی اجرایی کنند.
غافل از آنکه ملت ایران، بارها نشان دادهاند که هرگز وطن را به بیگانه نخواهند سپرد.
البته بر مسئولان فرض است که این وفاداری را قدر دانسته و در جهت رفع مشکلات و جبران کاستیها، با جدیت و اخلاص بکوشند.
با اطمینان به خداوند متعال میتوان گفت که با رهبری مقام معظم رهبری و حضور و پشتیبانی آگاهانهی ملت، بإذن الله بهزودی این شرّ مطلق را از سر مردم بی گناه منطقه کم خواهیم کرد .
والسلام.
محمدکاظم کاظمی
نظر شما