مقاومت، سلطه آمریکا را به چالش کشید

تحولات اخیر در منطقه غرب آسیا و تشدید تنش‌ها میان محور مقاومت و قدرت‌های غربی به‌ویژه ایالات متحده آمریکا، نشان‌دهنده تغییرات مهمی در روابط قدرت در منطقه است. از یک سو، تلاش آمریکا برای حفظ نفوذ خود در منطقه از طریق ابزارهایی مانند جنگ‌های نیابتی، تحریم‌های اقتصادی و ایجاد اختلافات مذهبی ادامه دارد و از سوی دیگر، واکنش هماهنگ کشورهای مقاومت، ساختارهای سنتی قدرت را با چالش مواجه کرده است.

کاهش نفوذ آمریکا در منطقه:  

آمریکا که پس از پایان جنگ سرد خود را تنها ابرقدرت جهان می‌دانست، امروز با شرایط جدیدی روبرو شده است. کاهش نقش دلار در معاملات جهانی به عنوان ابزار فشار و گسترش گروه‌هایی مانند بریکس با پیوستن کشورهای تاثیرگذاری مانند ایران، عربستان و امارات، نظم مالی و سیاسی غرب را با مشکلات جدی مواجه کرده است.

ضعف روزافزون رژیم صهیونیستی: 

درگیری‌های اخیر بین ایران و رژیم صهیونیستی - با حمایت آمریکا - نشان داد که توان دفاعی این رژیم به شدت کاهش یافته است. حملات دقیق به مراکز نظامی و امنیتی این رژیم نه تنها توان نظامی آن را هدف گرفته، بلکه جایگاه سیاسی آمریکا در منطقه را نیز تضعیف کرده است. این رویدادها ثابت کرد که مداخله خارجی‌ها در منطقه بدون عواقب نخواهد بود.

همکاری منطقه‌ای راه مقابله با سلطه‌گری:

در شرایط فعلی، همکاری بین کشورها و نیروهای مستقل منطقه اهمیت ویژه‌ای دارد. واکنش مشترک ایران، عراق و یمن به تجاوزات اخیر نشان می‌دهد که اراده‌ای قوی برای پایان دادن به دوره نفوذ خارجی و بی‌ثباتی در حال شکل‌گیری است. این اتحاد نه تنها مانع اجرای طرح‌های جدید آمریکا می‌شود، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز نظمی جدید بر اساس منافع کشورهای منطقه باشد.

رسانه‌ها میدان جدید مبارزه:

فضای رسانه‌ای و مجازی به عرصه جدیدی از مبارزه تبدیل شده است. تلاش برای ایجاد ناامیدی، ترویج وابستگی به قدرت‌های خارجی و تضعیف روحیه ملی، از روش‌های روانی دشمن است که باید با آگاهی‌بخشی و روشنگری با آن مقابله کرد.

آینده منطقه در دستان مردم:

غرب آسیا در آستانه تغییرات مهمی قرار دارد. کاهش نفوذ آمریکا، ظهور قدرت‌های جدید منطقه‌ای و افزایش خواست مردم برای استقلال و خودکفایی، ویژگی‌های این دوره جدید است. آینده منطقه نه در دست بیگانگان، بلکه در گرو پایداری و اتحاد مردمی است که نمی‌گذارند دوران سلطه خارجی تکرار شود.