کارگردان نمایش «آداب شکار روباه» نماینده ایران در جشنواره بین المللی تئاتر تاجیکستان :
اشک و احساسات پرشور تماشاچیان پاداش ما بود / می توانیم قطب فرهنگی و هنری باشیم اگر بخواهند!
محمد شاکری گفت: انتظاری که ما از هر مسئولی داریم این است که اول از همه به هنر و هنرمند احترام بگذارند، دغدغه اش را درک و بعد بپذیرد که هنر من نماینده و سفیر آن شهر و کشور است و اگر به شهر، استان و کشور دیگری می رود برای خوشگذرانی نمی رود و می رود تا پرچم کشور و نام استانش را بالا ببرد.

تیتر کوتاه – نسیم شیرازی: نمایش «آداب شکار روباه» که منتخب حضور در جشنواره بین المللی تئاتر حرفه ای تاجیکستان شده بود، کار خودش را با دو اجرای شایسته به پایان رساند. اجرای اول در جدول زمانی جشنواره به عنوان اولین اجرای فستیوال بعد از افتتاحیه انجام و دومین اجرا به دلیل استقبال بی نظیر تماشاگران و به درخواست وزیر فرهنگ تاجیکستان بعد از اختتامیه و خارج از جدول زمانبندی جشنواره انجام شد که هر دو اجرا با استقبال بسیار خوب تماشاگران همراه بود. به بهانه این حضور و نمایندگی ایران توسط این تیم نمایشی در جشنواره بین المللی با «محمد شاکری» کارگردان این اثر گفت و گو گرفتیم که ماحصل آن را در ادامه خواهید خواند. گفت و گویی که گاهی پر از افتخار می شوی از قد بلندی شان در این فستیوال و گاهی پر از رنج از رنجی که برای روی صحنه بردن هر اثر متحمل می شوند. آن ها که سفیران فرهنگی و هنری ایران و استان خراسان شمالی بودند و به خوبی از عهده پرچم داری کشور برآمدند هنوز هم قلب شان از ندیده گرفته شدن ها به درد آمده است.
از چگونگی حضور آداب شکار روباه در جشنواره حرفه ای بین المللی تئاتر تاجیکستان بگویید، این انتخاب از چه طریقی بود؟
با توجه به دعوت دبیرخانه جشنواره تئاترهای حرفه ای تاجیکستان از مرکز هنرهای نمایشی، آن مرکز تصمیم گرفت یکی از کارهای موفق جشنواره تئاتر کشور را به این دبیرخانه معرفی کند که در نهایت نمایش آداب شکار روباه را معرفی کردند، فیلم کار را دیدند و مورد تایید از نظر فنی و کیفی قرار گرفت تا در نهایت پروسه اعزام گروه هم انجام شد.
اولین اجرای جشنواره را در تایم صبح بر عهده داشتید، با توجه به اینکه تمام تمرین های شما عصر بود، برای این اجرا مشکلی ایجاد نکرد؟
طبیعتا ما تایمی که بدن و ذهن آمادگی کامل اجرا را دارد نداشتیم که این یک چالش جدید برای مان بود. به این که بچه ها باید صبح اجرا می کردند آشنا نبودیم و چیزی که غریب ترش می کرد این بود که گریم طولانی ما باعث شد بچه ها را از ساعت ۶ صبح آفیش کنیم، یعنی بچه ها از ۶ صبح به نوبت می آمدند و ما تا ساعت ۱۰ و نیم پروسه گریم را داشتیم، تا به سالن رسیدیم و آماده اجرا شدیم بیشتر از ده تا ۱۵ دقیقه وقت نداشتیم، با این حال بچه ها سنگ تمام گذاشتند و اجرا طوری بود که هیچ اذیت و یا باگی ایجاد نشد ولی برای خودمان تجربه و چالش جدیدی بود که خداراشکر به سلامت از آن عبور کردیم.
از اجرا راضی بودید و بازخورد تاثیرگذاری دریافت کردید؟
بازخوردهای خیلی خوبی از کار دریافت کردیم و نقد خیلی خوبی هم از کار شد، آنقدر حجم استقبال زیاد بود که معاونت فرهنگ تاجیکستان و وزیر فرهنگ این کشور از ما خواهش کردند که دوباره اجرا برویم که عصر چهارشنبه و یعنی روز بعد از اختتامیه برای بار دوم اجرا داشتیم. دوستانی که کار را دیدند از کار، بچه های بازیگر و متن نمایشی خیلی تعریف کردند و معتقد بودند اجرا بسیار گرم و دوست داشتنی بود. جالب این بود که مخاطب فارسی زبان ما در تاجیکستان که متوجه مفهوم کار شده بودند لحظاتی متاثر شده و لحظاتی کاملا در اتمسفر کار قرار گرفته بودند و ما با دیدن اشک های شان بعد از اجرا حس خوبی داشتیم که توانستیم با زبان نمایش با یکدیگر اشتراکاتی را چه عاطفی و چه حسی نقل قول و منتقل کنیم.
از نگاه شما حضور در این جشنواره فرصتی را برای بیشتر دیده شدن توان تئاتر ایران و خراسان شمالی ایجاد کرد؟
جشنواره ها همیشه ویترین هستند و جشنواره های بین المللی ویترین های بزرگ تر و حرفه ای تر. به طور حتم هر چقدر گروه های شهرستانی و استانی بخواهند، بتوانند و اجازه دهند که در این جشنواره ها شرکت کنند، طبیعتا تئاتر ایران، تئاتر شهرها و استان های ایران درست تر معرفی خواهد شد؛ از همه مهم تر انگیزه بیشتری برای تولید، حرفه ای و به روز شدن به وجود خواهد آمد. البته این به معنای این نیست که تئاتر شهرستان یا استان ها به روز یا حرفه ای نیست، به هیچ وجه این منظور را ندارم بلکه انگیزه ای که برای تولید حرفه ای ایجاد می شود بیشتر مدنظرم است، یک اثر با یک اجرای عموم در شهر و شرکت در جشنواره تمام نخواهد شد و می تواند آینده درخشانی منتظرش باشد، فرصت دیده شدن و معرفی شدن ظرفیت های آن شهر و استان را هم با خود در هر اجرا و جشنواره بین المللی فراهم خواهد کرد.
ارتباطی با دیگر گروه های حاضر در جشنواره برقرار شد؟
بله با تمام گروه ها صحبت کردیم، به خصوص گروه هایی که برای تماشای کار آمده بودند خودشان به استقبال ما آمدند و با یکدیگر مکاتبات خیلی خوب کتبی انجام دادیم، پوستر، بروشور و فیلم را به آن ها دادیم و در مورد شرایط همکاری ها و معرفی جشنواره ها با یکدیگر صحبت کردیم، آداب و رسوم و جنس کارمان را به هم معرفی کردیم و به امید خدا در آینده شاهد سرانجام رسیدن این ارتباطات و تعاملات گروه های کشورهای مختلف با هم خواهیم بود.
همه بدون استثنا به کیفیت اجرا و کیفیت اثر نمایشی که از ایران آمده اذعان داشتند و فکر می کنم انتظار چنین کاری را هم نداشتند. نمی دانم چه دیدی از تئاتر ما داشتند ولی وقتی بیشتر در مورد شرایط، قدرت و تعداد اجراهای تئاتر ایران برای شان صحبت کردیم همه شگفت زده بودند و حرف ما را قبول می کردند و می گفتند به گواه این اجرایی که دیدیم حتما همینطور است
مخاطب همیشه دغدغه شما و گروه بوده است، نگاه مخاطب را به نمایش آداب شکار روباه در این جشنواره چطور دیدید؟
بله مخاطب همیشه دغدغه گروه ما بوده و مخاطبان این جشنواره و نمایش با دیدن این کار تحت تاثیر بودند و حتی آن هایی که انگلیس و یا روس زبان بودند و متوجه دیالوگ ها نمی شدند فضا و اتمسفر کار را درک و قصه را پیش بینی کرده بودند، آن ها وقتی در مورد کار با ما صحبت می کردند نکته قابل توجه برای همه ما این بود که چقدر خوب کار را درک کرده و فهیمدند. همه بدون استثنا به کیفیت اجرا و کیفیت اثر نمایشی که از ایران آمده اذعان داشتند و فکر می کنم انتظار چنین کاری را هم نداشتند. نمی دانم چه دیدی از تئاتر ما داشتند ولی وقتی بیشتر در مورد شرایط، قدرت و تعداد اجراهای تئاتر ایران برای شان صحبت کردیم همه شگفت زده بودند و حرف ما را قبول می کردند و می گفتند به گواه این اجرایی که دیدیم حتما همینطور است.
این جشنواره بدون داوری بود، ولی به عنوان تنها نماینده ایران با تمام وجود روی صحنه رفتید، این اجرای با تمام وجود فقط برای مخاطب بود؟
وقتی وارد جشنواره ای می شویم اولین موردی که به آن فکر می کنیم این است که سفیران درست و قدرتمندی برای هنر کشور و استان باشیم بنابراین همه ی تلاش مان اجرای قدرتمند بود. حالا این که جشنواره داوری خواهد شد یا نخواهد شد همه حواشی یک جشنواره است هر چند که بازخوردی که ما از مخاطبان مان گرفتیم، تعاملاتی که اینجا انجام دادیم و روی خوش مخاطب و جامعه بین المللی تئاتری که این جا حضور داشتند و به کار ما نشان دادند، صحبت های منتقدان و انرژی که دریافت کردیم جایزه، شیرینی و حلاوتش بسیار ارزشمند بود و خیلی دیگر رقابتی بودن جشنواره برای مان اهمیتی نداشت. مهم اجرای موفق، مخاطب راضی و از همه مهم تر تبادل با گروه های بین المللی بود که فکر می کنم به بهترین شکل ممکن انجام شد.
وقتی در افتتاحیه جشنواره قرار بود کشور ایران را نمایندگی کنیم می دانستیم چه غمی در دل ایران هست و وظیفه خودمان می دانستیم که در این فرصت بین المللی ادای دین کنیم و نه تنها من که همه بچه ها از این ماجرا استقبال کردند، مشکی پوشیدن یک دست گروه پیشنهاد خود بچه ها بود فقط برای این که بگوییم ما به یاد مردم عزیز بندرعباس و اتفاقی که افتاد هستیم و امیدواریم از این جا به بعد این اتفاقات نباشد و روی شادی قسمت مردم ایران باشد
در مراسم افتتاحیه برای همدلی با مردم بندرعباس مشکی پوشیدید، در این باره بیشتر بگویید.
آنچه که مسلم است اتفاق بسیار تلخ، دردناک و غم انگیزی بود که دوباره خاطر کشور عزیزمان ایران را آزرده کرد و هیچ فردی نمی تواند نسبت به این ماجرا بی تفاوت باشد، هر جای جهان باشی با آگاهی از اتفاقی که برای هموطنانت افتاده اندوهگین خواهی شد و وقتی این اتفاق افتاد ما خودمان در ایران بودیم و وقتی در افتتاحیه جشنواره قرار بود کشور ایران را نمایندگی کنیم می دانستیم چه غمی در دل ایران هست و وظیفه خودمان می دانستیم که در این فرصت بین المللی ادای دین کنیم و نه تنها من که همه بچه ها از این ماجرا استقبال کردند، مشکی پوشیدن یک دست گروه پیشنهاد خود بچه ها بود فقط برای این که بگوییم ما به یاد مردم عزیز بندرعباس و اتفاقی که افتاد هستیم و امیدواریم از این جا به بعد این اتفاقات نباشد و روی شادی قسمت مردم ایران باشد. از صمیم قلبم از طرف تمام گروه به همه عزاداران تسلیت می گویم و آرزوی بهبودی و سلامتی برای بازماندگان دارم. به امید خدا فرصتی شود که در شهر بندرعباس بتوانیم اجرا برویم و در شادی مردم آن جا سهیم باشیم.
برگردیم به قبل از رفتن شما به تاجیکستان، بدون دغدغه به خصوص دغدغه مالی راهی جشنواره ای که منتخب حضور در آن شده بودید، رفتید؟
واقعیت ماجرا این جا است که ما اولین گروه هنری نیستیم که به جشنواره ای می رویم، قبل تر از ما هم گروه های هنری و گروه های تئاتری به جشنواره ها آمدند و فکر می کنم پاشنه آشیل همه ی این جشنواره های بین المللی که بچه ها آمدند و سفیران ایران و استان بودند سختی های تامین هزینه ها بوده است. هزینه های رفت و برگشت، بلیت و خیلی موارد دیگر که همه بهتر از ما می دانند. نه تنها ما که هیچ کدام راضی نبودند و متاسفانه این یک سیکل معیوب است که باید بررسی شود. ما هم به طور حتم مانند بقیه گروه ها از این ماجرا راضی نیستیم، خیلی به هر دری زدیم، خیلی نامهربانی دیدیم، خیلی ناامید شدیم و فقط در آخر متاثر می شویم از ظرفیت فرهنگی و هنری که داریم و فاصله دوری که مسئولان فرهنگی و هنری ما با این ظرفیت مهم و جهانی و بین المللی دارند. نمی دانم کی و چطور این قضیه باید درست شود ولی متاسفانه ما هم رنج بردیم و امیدوارم بعد از این گروه ها و نفراتی که به جشنواره های بین المللی اعزام می شوند این سختی را متحمل نشوند. از بخش خصوصی هم دو سه نفر که بعدا سر فرصت از آن ها اسم خواهم برد بسیار تشکر می کنم که کمک مان کردند، درست است که رقم ها، رقم های کمی بود ولی همین رقم ها دلگرمی و روزنه و امیدی بود که هنوز هم هستند آن هایی که هنر را درک می کنند.
انتظار و خواسته شما از مسئولان استانی و کشوری؟
انتظار و خواسته من از مسئولان استانی و کشوری خیلی بدیهی است و چیز عجیب و غریب و دور از انتظاری نیست، همان چیزی که هر هنرمندی انتظار دارد، اول احترام و دوم کمک به دیده شدن هنرش که ما برای دیده شدن خودمان هیچ وقت کاری نخواهیم کرد و برای دیده شدن هنر استان، کشورمان و آنچه که می توانیم به آن افتخار کنیم تلاش می کنیم؛ یعنی ظرفیت بی نهایت هنرمان و به همین دلیل انتظاری که ما از هر مسئولی داریم این است که اول از همه به هنر و هنرمند احترام بگذارند، دغدغه اش را درک و بعد بپذیرد که هنر من نماینده و سفیر آن شهر و کشور است و اگر به شهر، استان و کشور دیگری می رود برای خوشگذرانی نمی رود و می رود تا پرچم کشور و نام استانش را بالا ببرد. در تمام مناسبات چه جامعه ورزشی، چه جامعه سیاسی، چه اقتصادی همه همین گونه است و جامعه هنری هم تاریخ، تمدن و فرهنگ یک کشور، یک منطقه و یک شهر را نمایندگی می کند و حداقل انتظارش حمایت شدن است که این غریب و پیچیده نیست، حمایتی که با احترام باشد نه با نگاه تکبر، یا نگاه گدایی کردن و صدقه دادن!
فکر می کنید چه زمانی بالاخره هنرمندان تئاتر بدون دغدغه حداقل مالی می توانند در رویدادهای بزرگ که نام ایران و استان شان را به نمایش می گذارند شرکت کنند؟
سوال سختی است، در ذهنم همیشه امیدوارم روزی بالاخره مسئولان بتوانند درک و همراهی و حمایت کنند. شاید چون ما هنر، پیشه کردیم اهمیت هنر را درک می کنیم ولی یک چیزی را خوب می دانم که استان خراسان شمالی با قطب فرهنگی و هنری شدن هیچ فاصله ای ندارد کما این که با قطب اقتصادی و سیاسی و تجاری شدن فرسنگ ها و سال ها فاصله دارد، حالا که ما این ظرفیت را داریم چرا حمایت و بولدش نمی کنیم؟ چرا به آن احترام نمی گذاریم؟ من خوشبین هستم، همیشه هم خوشبین بودم و اساس این که کار می کنیم هم همین خوشبینی است و در فرآیند تولید، این خوشبینی ها لحظاتی کم سو و کمرنگ می شوند ولی امیدواریم روزی برسد که هنوز در قید حیات باشیم و هنوز جامعه تئاتری و هنری استان کار تولید می کند و ببینیم که مسئولان استانی و ملی پای کار هستند و کمک می کنند و در واقع شرایط معرفی هنر را به دنیا از خراسان شمالی تسهیل و راحت تر می کنند.
حرف پایانی شما برای این گفت و گو؟
از تمام بچه هایی که برای تولید این اثر کمک کنند تشکر می کنم و امیدوارم چرخ این تولید بچرخد و ما شاهد پویایی تئاتر استان مان باشیم و تئاتر های قدرتمند خوبی تولید کنیم تا بتوانند در هر جشنواره بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشند؛ ظرفیت و توانایی اش را داریم، کمی همراهی مسئولان را می خواهد و امیدوارم با یک همدلی بین هنرمندان و درک مسئولان بشود خیلی زود با آثار فاخرتر و تعدد و تکثر آثار بتوانیم در جشنواره های بین المللی آبروداری کنیم و فرهنگ، تمدن، ریشه و اصالت خودمان را آنطور که شایسته اسم ایران است به جهان نشان دهیم.
*****
به گزارش خبرنگار تیترکوتاه، اعضای گروه نمایش «آداب شکار روباه» که به عنوان تنها نماینده ایران در جشنواره بین المللی تئاتر حرفه ای تاجیکستان حضور داشتند به شرح زیر است:
نویسنده: ابراهیم عادل نیا
کارگردان: محمد شاکری
بازیگران: احسان کمالی، آزاده حیدرزاه، حکمت شیردل
طراح و اجرای گریم: مهسا وحدانی
نور: نسرین اسلامی
موسیقی: طاهر اقطابی
تهیه کننده: پریا ضیایی
انتهای پیام/
نظر شما