:
جشنواره سینمایی فیلم کن، بد یا خوب!
محمد کاظم کاظمی - خبرنگار حوزه بین الملل

هفتاد و هشتمین جشنواره سینمایی کن در حالی پایان یافت که ایران از کوروش کبیر در چهاردهمین دوره جشنواره در سال ۱۹۶۱حضور خود را در کن آغاز کرد و از سال ۲۰۰۷ و با برپایی شصتمین دوره برگزاری آن؛ رنگ و بوی ضد ایرانی گرفت تا جایی که بی بی سی در گزارشی با عنوان سینمای ایران و جشنواره فیلم کن به این مسئله اعتراف می کند که جشنواره کن طی سال های اخیر به فیلم هایی که در ایران خلاف رویه معمول و بدون اجازه دولت ساخته می شود توجه ویژه می کند.
در شرایط کنونی وضعیت جشنواره به صورتی است که ؛ یک ایرانی اصیل با هر تفکر و سلیقه ای وقتی فیلم های برگزیده ایرانی در جشنواره فیلم کن را می بیند که صرفا سیاه نمایی جامعه ایرانی با اصیلت را نشانه گرفته است ؛ به خودی خود به غیرت و تعصب ایرانیش بر می خورد و حس تنفر از این جشنواره و آدم هایی که فرهنگ ؛ تمدن و عزت ایرانی را نادیده می گیرند پیدا می کند و احساس می کند در این همایش بین المللی خبری از حریت و صداقت در گفتار نیست اما به ناگاه با دیدن
تصویر ؛ سوفیان زرمانی بازیگر و رپر فرانسوی که با پوشیدن یک چفیه بر روی فرش قرمز کن حاضر می شود یا تصویر ژولیان آسانژ موسس ویکیلیکس که در مراسم افتتاحیه فیلم مستند خود با تی شرتی که بر روی آن نام ۴۹۸۶ کودک شهید شده فلسطینی در غزه توسط رژیم کودک کش نوشته شده است یا برادران دو قلوی ناصر، کارگردانان فلسطینی اهل غزه که نخستین حضور خود در کن را با فیلم «روزی روزگاری غزه» آغاز کردند و این فیلم برنده بهترین کارگردانی در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن شد و یا جید اوکید و ریچارد بلامی که در جلسه نقد فیلم سیرات، طرحی از هندوانه (نشان همبستگی با فلسطین) بر روی لباسهای خود نصب کردند و یا کورادو فورتونا، کارگردان ایتالیایی که سنجاق کتی با نشان پرچم فلسطین را در مقابل دوربینها نشان داد ؛ تصویر شخصیت های آزاد و آزاد مردی که زمان شناس هستند و در مقابل وقایع زمان خود بی تفاوت نیستند و در مجامع آزاد فریاد حق سر می دهند ؛ به عنوان یک ایرانی با غیرت که در طول قدمت کهنش از پادشاهان هخامنشی تا انقلاب اسلامی آزاد مرد و وطن دوست بودند احساس شعف می کند و متوجه می شود گردانندگان این فستیوال سینمایی بین المللی با شناخت ساختار مدیریت فرهنگی و سیاسی کشور ها و تمرکز بر نقاط ضعف آنها برایشان برنامه می چینند و متاسفانه تناقض در ساختار فرهنگی و سیاسی ایران که در سازمان ها و نهادهای فرهنگی و سیاسی آن شکل گرفته است ؛ این فرصت را به جریان های معاند حاکمیت ایران می دهد تا این صحنه بین المللی را با بهره گیری از عناصر سست در داخل کشور به رویارویی تقابلی با نظام ج ا ا تبدیل سازد .
در این میان آن کارگردان یا بازیگر ایرانی هم که احساس می کند در این حکومت به آن جفا شده است یا دچار تحلیل اشتباه از واقعیت های اجتماعی سیاسی جامعه شده است ؛ وارد بازی طراحی شده معاندین حاکمیت ایران شده و خواسته یا ناخواسته پازل آنها را تکمیل می کند .
پس می توان نتیجه گرفت که این ساختار هماهنگ کشورها در مدیریت فرهنگی و سیاسی است که می تواند مانع توطئه بر علیه حاکمیت ها در فستیوال های مختلف جهانی بشود .
این ساختار مدیریت فرهنگیوسیاسی در کشور است که می تواند بستر و فرصت را برای معاندین ایجاد کند تا بر روی زخمهای به حق یا ناحق هنرمندان ایران سرمایهگذاری کند یا با ترمیم این زخمهای به حق یا نا حق در مدیریت فرهنگی سیاسی با یک نگاه ملی و وطنی و نه نگاه جناحی و سیاسی مانع تحقق اهداف شوم معاندین نظام اسلامی بشود . والسلام .
محمد کاظم کاظمی
نظر شما